در سال 53 1352 خورشیدي، براي نخستین بار به حج تمتع و زیارت مدینه منوره مشرف شدم و مانند هر زائر دلسوخته، آنگاه که در کنار حرم مطهر ائمه هدي و قبور صحابه عظیم الشأن و شهداي اسلام حاضر می شدم، با دیدن وضع رقت بار قبورشان، متأثر و متأسف شده، خود را در برابر این پرسش تحیرانگیز می یافتم که: در همه جاي دنیا، تلاش بر این است که آثار و بناهاي مذهبی و تاریخی را به صورت سمبل افتخار و مایه مباهات حفظ و حراست می کنند و آنها را به عنوان عزیزترین و ارزشمندترین امانت، به نسل هاي آینده می سپارند، حال چگونه است که این بناهاي با شکوه و این حرم ها و گنبد و بارگاه هاي با عظمت و داراي قداست معنوي که مانندش را در هیچ یک از آثار تاریخی جهان نمی توان یافت به این وضع اسفبار و تأثر انگیز در آمده است. اینجاست که باید در مقابل این حقیقت زدایی و حرکت منفی، قدم هاي مثبت برداشته شود و با انتشار کتاب و مقاله و از طریق وسایل تبلیغی دیگر واقعیت امر به اطلاع مسلمانان برسد و نسل هاي آینده در جریان امر قرار گیرند و از آنچه به وقوع پیوسته آگاه شوند.