شما اینجا هستید: تاریخ و سیره > داستان هایی از زمین کربلا
داستان هایی از زمین کربلا
داستان هایی از زمین کربلا
دانلود نسخه الکترونیکی حجم کتاب: 969 کیلوبایت
نویسنده : رویا یوسفی
موضوع : تاریخ و سیره
ناشر :
مترجم :

امّ سلمه همسر پیامبر (ص) می گوید: روزي رسول خدا (ص) مشغول استراحت بودند که دیدم امام حسین علیه السلام وارد شدند، و بر سینه پیامبر(ص) نشستند، حضرت رسول (ص) فرمودند: مرحبا نور دیده ام، مرحبا میوه دلم، چون نشستن حسین علیه السلام بر سینه پیامبر (ص) طولانی شد، پیش خودم گفتم! که شاید پیامبر(ص) ناراحت شوند، و جلو رفتم، تا حسین علیه السلام را بر دارم. حضرت پیامبر (ص) فرمودند: امّ سلمه تا وقتی که حسینم خودش می خواهد بگذار بر سینه ام بنشیند، و بدان که هر کس به اندازه تار مویی حسینم را اذیت کند مانند آن است که مرا اذیت کرده است. امّ سلمه می گوید: من از منزل خارج شدم، و وقتی باز گشتم ...

ارسال نظر