شیخ عبد الرؤف مناوی، در کتاب فیض القدیر گوید با اشاره به روایت «فاطمة بضعة منی» میگوید:
إستدلّ به سهیلی علی ان من سبّها کفر لانه یغضبه و أنها أفضل من الشیخین(فیض القدیر4: 551)
«سهیلی بر اساس این روایت استدلال کرده است همانا هرکس فاطمه را سب کند کافر است؛ چون رسول خدا به او غضب میکند و این که او افضل از شیخین است».
به این عبارت به دور از تعصب و با روح آزاداندیشی و بینش عالمانه دقت شود.
دشنام گویی و فحاشی ابوبکر به گونه ای بود که علمای اهل سنت در کتاب های معتبر خود نقل کردهاند که او از دشنام گویی و فحش دادن پروا نداشت.
برای نمونه ابوبکر جوهری در کتاب سقیفه گوید: پس آنکه ابوبکر خطبۀ فاطمه (سلام الله علیها) را شنید؛ سخنان فاطمه (سلام الله علیها) بر او سنگین تمام شد؛ بالای منبر رفت و گفت:
قال أبوبکر و حدثنی محمد بن زکریا قال حدثنا جعفر بن محمد بن عمارة بالإسناد الأول قال فلما سمع أبو بکر خطبتها شق علیه مقالتها فصعد المنبر و قال: أیها الناس ما هذه الرعة إلی کل قالة أین کانت هذه الأمانی فی عهد رسول الله صألا من سمع فلیقل و من شهد فلیتکلم إنما هو ثعالة شهیده ذنبه مرب لکل فتنة هو الذی یقول کروها جذعة بعد ما هرمت یستعینون بالضعفة و یستنصرون بالنساء کأم طحال أحب أهلها إلیها البغی.(شرح نهج البلاغة ابن ابی الحدید16: 214-و215)
«ای مردم این چه سست عنصری در برابر هر سخن است؟ این آروزها در زمان رسول خدا کجا بود؟ هر که شنیده بگوید و هرکه دیده دهان باز کند. آنکه سخن گفت روباه ماده ای بود که شاهدش دمش بود که باعث و بانی هر فتنه است؛ او کسی است که میخواهد جنگ از سر گیرد و او میگوید این زخم کهنه را پس از آن بسته شده، تازه کنید (دوباره آشوب به راه اندازید)، و از ضعیفان یاری طلبیده و از زنان کمک می جوید؛مانند امّ طحال(1) که خویشانش روسپی گری را برای او خوش می داشتند».
به شدت اهانت ابوبکر به فاطمۀ زهرا، دختر پیامبر، و علی بن ابیطالب، که پیامبر او را به برادری برگزید، توجه شود.
آیا رواست در باره سیده زنان بهشت این چنین سخن راندن؟این است خلیفه رسول الله؟ این است حق خویشاوندی؟!
پی نوشت:
1.ام طحال زنی بد کاره در زمان جاهلیت بود که پرچم بدکارگی بر فراز خانه اش نصب نموده بود این است ضرب المثل شده شرح نهج البلاغه ابن ابی الحدید 16:
ابوهلال عسكری در كتاب جمهرة الأمثال و ابن أبی الحدید معتزلی در شرح نهج البلاغه نقل میكنند كه وقتی صدیقه طاهره سلام الله علیها به مسجد آمد و آن خطبه غرا را خواند و سپس برای اثبات این كه فدك مال شخصی آن حضرت بوده است ، امیرمؤمنان علیه السلام را به عنوان شاهد خود معرفی كرد، ابوبكر بر منبر رفت و سخن بسیار زشت و توهینآمیز را نسبت به صدیقه طاهره و امیرمؤمنان علیهما السلام بر زبان جاری كرد كه پیش از آن سابقه نداشته است.
ابوهلال مینویسد:
1017- قولهم شاهد الثعلب ذنبه :
وهو مثل مبتذل فی العامة وقد جاء فی الكلام لأبی بكر رضی الله عنه خطب فقال أیها الناس ما هذه الرعة مع كل قالة أین كانت هذه الأمانی فی عهد رسول الله صلى الله علیه وسلم ألا من سمع فلیقل ومن شهد فلیتكلم إنما هو ثعالة شاهده ذنبه مرب لكل فتنة هو الذی یقول كروها جذعة بهد ان هرمت یستعینون بالضعفة ویستنصرون النساء كأم طحال احوط أهلها الیها البغی الأولق إن شئت ان أقول لقلت ولو قلت لبحت وإنی ساكت ما تركت .(العسكری ، أبو هلال الحسن بن عبد الله بن سهل بن سعید بن یحیى بن مهران (متوفای395هـ)، جمهرة الأمثال ، ج 1ص 553 ـ 554، ناشر : دار الفكر ـ بیروت ، 1408هـ ـ 1988م.)
ضرب المثل شماره 1017: این سخن مردم كه روباه دمش را شاهد آورده است. این مثل مبتذلی در میان مردم است و در كلام ابوبكر آمده است كه خطبه خواند و این گونه گفت:اى مردم، گوشدادن به سخن هر زن سخنگو چه معنى دارد؟! این ادعاها در زمان رسول خدا (ص) كجا بود؟ هركس كه مىشنود باید بگوید، و هركس كه حاضر است، باید مطرح كند كه: «او روباهى است كه شاهدش دم او است»!!! پرورش دهنده تمام فتنهها او است؛ او است كه مىگوید «شتر ما بعد از پیرى دوباره جوان شده است»!از ضعیفان كمك مىخواهد و از زنان یارى مىطلبد!مانند ام طحال (از زنان پرچمدار زمان جاهلیت)كه محبوبترین نزدیكان او، شایستهترین فرد برای زنا بود ...
هرچند كه ابوهلال با توجه به خوی سنیگریاش، مشخص نكرده است كه منظور ابوبكر چه كسی بوده است؛ اما واضح است كه غیر از صدیقه طاهره سلام الله علیها و امیرمؤمنان علیه السلام كس دیگری نمیتواند مقصود ابوبكر باشد؛ چرا كه هیچ یك از اصحاب كه زنی نیز او را پشتیبانی كند، غیر از امیرمؤمنان علیه السلام با ابوبكر درگیر نشده است.
ابن أبی الحدید معتزلی همین مطلب را نقل و سپس به روشنی میگوید كه مراد ابوبكر از روباه و دم او، امیرمؤمنان و صدیقه شهیده سلام الله علیهما بوده است :
فلما سمع أبو بكر خطبتها شق علیه مقالتها فصعد المنبر وقال: أیها الناس، ما هذه الرعة إلى كل قالة أین كانت هذه الأمانی فی عهد رسول الله صلى الله علیه وسلم ألا من سمع فلیقل، ومن شهد فلیتكفم، إنما هو ثعالة شهیده ذنبه، مرب لكل فتنة، هو الذی یقول: كروها جذعة بعدما هرمت، یستعینون بالضعفة، ویستنصرون بالنساء، كأم طحال أحب أهلها إلیها البغی... .ثم نزل، فانصرفت فاطمة علیها السلام إلى منزلها.قلت: قرأت هذا الكلام على النقیب أبی یحیى جعفر بن یحیى بن أبی زید البصری وقلت له: بمن یعرض، فقال: بل یصرح. قلت: لوصرح لم أسألك. فضحك وقال: بعلی بن أبی طالب علیه السلام، قلت: هذا الكلام كله لعلی یقوله قال: نعم، إنه الملك یا بنی (إبن أبیالحدید المدائنی المعتزلی، ابوحامد عز الدین بن هبة الله بن محمد بن محمد (متوفای655 هـ)، شرح نهج البلاغة،ج 16ص 126، تحقیق محمد عبد الكریم النمری، ناشر: دار الكتب العلمیة - بیروت / لبنان، الطبعة: الأولى، 1418هـ - 1998م.)
وقتى ابوبكر، خطبه فاطمه را شنید، سخنان فاطمه بر او سنگین آمده بر منبر رفت و گفت: اى مردم، این گوشدادن به سخن هر زن سخنگو چه معنى دارد؟!این ادعاها در زمان رسول خدا (صلى الله علیه وآله) كجا بود؟هركس كه مىشنود باید بگوید، و هركس كه حاضر است، باید مطرح كند كه «او روباهى است كه شاهدش دم او است»!!! پرورش دهنده تمام فتنهها او است؛ او است كه مىگوید «شتر ما بعد از پیرى دوباره جوان شده است»! از ضعیفان كمك مىخواهد و از زنان یارى مىطلبد! مانند ام طحال (از ذوات اعلام در جاهلیت)كه محبوبترین نزدیكان او، شایستهترین فرد برای زنا بود ...
سپس از منبر پایین آمده و فاطمه زهرا (علیها السلام) به منزلش رفت.این روایت را براى نقیب ابى یحیى جعفر بن یحیى خواندم و پرسیدم، به چه كسى كنایه مىزد؟گفت: كنایه نمىزد، صریح صحبت مىكرد!گفتم اگر صریح گفته بود، از تو نمىپرسیدم!خندید و گفت: به على بن ابى طالب!به او گفتم: تمام این سخنان به على بود؟در پاسخ گفت آرى اى فرزندم، بحث در مورد حكومت است!
قضاوت با شما آيا خليفه می تواند به همين راحتی هر چيزی به زبان براند؟
آيا سنت نبوی اين گونه بوده است؟
شما که اين گونه با دختر پيامبر (ص) می کنيد ، آيا احاديث نبوی درباره ايشان را نشنديده ايد؟
اگر به دختر شما کسی چنين بگويد ؟...
منبع : سنت