فاطمه زهرا (سلام الله عليها) با گريه خود بر رسول خدا(صلى الله عليه و آله و سلم ) عبادت مى كرد. چون گريه او ياد رسول را زنده مى داشت ، و اين خود به مكتب و ارزشهاى رسالت پيامبر(صلى الله عليه و آله و سلم ) جان مى بخشيد. گريه زهرا(سلام الله عليها) بر پدرش به حدى رسيده بود كه وى را در شمار پنج نفر از گريه كنان جهان ، يعنى آدم و يعقوب و يوسف و على ابن الحسين - عليهم السلام - جاى داده اند(1)
صدوق در كتاب: خصال از صادق آل محمّد صلى اللَّه عليه و آله و سلم روايت ميكند كه فرمود:افرادى كه فوق العاده گريه كردند پنج نفر بودند بدين شرح: آدم، يعقوب، يوسف، فاطمه، دختر حضرت محمّد صلى اللَّه عليه و آله و على بن الحسين عليهم السّلام.
-
حضرت آدم از فراق بهشت بقدرى گريه كرد كه اثر اشك در دو گونه صورت مباركش نظير جوى باقى ماند.
-
حضرت يعقوب بقدرى از فراق يوسف گريه نمود كه چشمان خود را از دست داد و به وى گفته شد: بخدا قسم تو يوسف را از خاطر نخواهى برد تا اينكه افسرده يا نابود گردى.
-
حضرت يوسف بقدرى براى پدرش يعقوب گريست كه اهل زندان متأذى شدند و به وى گفتند: يا بايد شب گريان و روز ساكت و يا اينكه روز گريان و شب ساكت باشى، يوسف با ايشان با يكى از پيشنهادهاى ايشان موافقت نمود.
-
حضرت فاطمه اطهر بقدرى از فراق پيغمبر خدا گريه كرد كه اهل مدينه خسته و ناراحت شدند و به او گفتند: تو بواسطه كثرت گريه ات ما را اذيت ميكنى لذا حضرت زهراء از مدينه خارج و متوجه قبر شهداء ميشد، وقتى عقده هاى قلبى خود را خالى ميكرد بسوى مدينه باز ميگشت.
-
حضرت على بن الحسين عليهم السّلام مدت بيست يا چهل سال بر حضرت حسين گريست. هيچ غذائى در مقابل آن حضرت نميگذاشتند مگر اينكه گريان ميشد.كار آن حضرت بجائى رسيد كه يكى از غلامانش به وى گفت:يا ابن رسول اللَّه! فداى تو شوم، من ميترسم تو خود را (بوسيله كثرت گريه) هلاك نمائى! فرمود: چاره اى نيست جز اينكه من غم و اندوه خود را بخدا شكايت كنم من از خدا چيزهائى را ميدانم كه شما نميدانيد. من ياد آور قتلگاه فرزندان فاطمه عليها السّلام نميشوم مگر اينكه گريه راه گلويم را مسدود ميكند.
پی نوشت:
1- بحارالانوار، ج 43، ص 155.
منبع:۳۶۰ داستان از فضايل مصائب و كرامات فاطمه زهرا (سلام الله علیها)،عباس عزيزى