فاطمه زهرا (سلام الله عليها) در كنار بستر پدر نشسته بود و اشك مى ريخت . پيغمبر اكرم (صلى الله عليه و آله و سلم ) دست او را گرفت و به سينه خود چسبانيد و مدتى بى حال شد.
فاطمه زهرا (سلام الله عليها) سرش را جلو برد و گفت : يا ابتاه ! جوابى نيامد.
عرض كرد: جان من به فدايت ، سخنى بگو.
پيغمبر اكرم (صلى الله عليه و آله و سلم ) چشمش را باز كرد و فرمود: دخترم ! گريه مكن ، زيرا همه ملايكه با تو گريه مى كنند.
سپس دست مباركش را به صورت حضرت فاطمه (سلام الله عليها) كشيد و اشكش را پاك كرد و به او بشارت داد و فرمود: اول كسى كه از اهل بيت من به من ملحق شود، تو هستى . و عرض كرد: خدايا، فاطمه را در دورى از من صبر بده . و اى فاطمه ! وقتى روح مرا قبض كردند، بگو: انا لله و انا اليه راجعون
پی نوشت:
1- انوار زهراء، ص 63 و 64.
منبع: ۳۶۰ داستان از فضايل مصائب و كرامات فاطمه زهرا (سلام الله علیها)،عباس عزيزى