شما اینجا هستید: مقالات مهدویت > شباهت‌هاي امام عصر(عجل الله تعالی فرجه الشریف) به پيامبران الهي(علیهم السلام) - 2
شباهت‌هاي امام عصر(عجل الله تعالی فرجه الشریف) به پيامبران الهي(علیهم السلام) - 2
اگر بشنوي مردي كه كمال يا كمالاتي دارد، به ناراحتي يا ناراحتي هايي دچار شده، عقل تو را وامي دارد كه به ياريش برخيزي و براي خلاصي او اقدام كني، و اگر نتواني اين كار را انجام دهي، مبادرت به دعا نمايي كه براي او فرج و خلاص حاصل شود، و شفقت و اخلاص هم در وجود تو نسبت به او پيدا مي شود.

اگر بشنوي مردي كه كمال يا كمالاتي دارد، به ناراحتي يا ناراحتي هايي دچار شده، عقل تو را وامي دارد كه به ياريش برخيزي و براي خلاصي او اقدام كني، و اگر نتواني اين كار را انجام دهي، مبادرت به دعا نمايي كه براي او فرج و خلاص حاصل شود، و شفقت و اخلاص هم در وجود تو نسبت به او پيدا مي شود.

 اكنون كه اين مطلب را توجه كردي مي گوييم: مولاي ما حضرت صاحب الزمان (عجل الله تعالی فرجه الشریف)، تمام مرزهاي كمال را احاطه كرده و به برترين مراتب جمال و جلال دست يافته است، با اين همه او مبتلا به اهل ضلالت و گمراهي است و دورمانده از اهل و عيال و خانه و وطن، و اين معني براي اهل بينش كاملاً روشن است. اما عظمت مصييبت آن حضرت، به مقدار عظمت خود او است، و اما كمالاتش، زبان از بيان آن الكن و انديشه ها از پرواز به قله هاي رفيع آن ناتوان مي باشد. شايد با مطالعة اين گوشه هايي از اين مطلب را به دست آوري و از سرچشمة زلال آن سيراب شوي. و در اينجا نيز مطالبي مي افزائيم كه بداني آن حضرت مجموعه اي از كمالات پيامبران و امامان و مظهر آنان است.

در روايتي كه شيخ اجل محمد بن الحسن الحر عاملي در كتاب إثبات الهداة بالنصوص و المعجزات از كتاب إثبات الرجعة فضل بن شاذان به سند صحيح آورده، چنين مي خوانيم:

از امام صادق(علیه السلام) است كه فرمود:

هيچ معجزه اي از معجزات انبيا و اوصيا نيست مگر اينكه خداوند تبارك و تعالي مثل آن را به دست قائم(علیه السلام) ظاهر مي گرداند تا بر دشمنان، اتمام حجت كند .(1)

و چه خوش گفته اند: آنچه خوبان همه دارند تو تنها داري.

و نيز فاضل علامه مجلسي در بحارالأنوار حديثي از مفضل بن عمر از امام ابوعبدالله صادق(علیه السلام) نقل كرده كه فرمود:

و در آن هنگام آقاي ما قائم(علیه السلام) به خانه خدا تكيه زده مي گويد: اي مردم هركس مي خواهد آدم و شيث را ببيند، بداند كه من آدم و شيث هستم، و هركس كه مي خواهد نوح و فرزندش سام را ببيند، بداند كه من همان نوح و سامم، و هركس مي خواهد ابراهيم و اسماعيل را ببيند، بداند كه من همان ابراهيم و اسماعيل مي باشم، و هركس مي خواهد موسي و يوشع را ببيند، من همان موسي و يوشع هستم، و هركس مي خواهد عيسي و شمعون را ببيند، من همان عيسي و شمعون هستم، و هركس مي خواهد محمد(صلی الله علیه وآله وسلم) و اميرالمؤمنين را ببيند، بداند كه من همان محمد و اميرالمؤمنين هستم، و هركه مي خواهد حسن و حسين را ببيند، بداند كه من همان حسن و حسين مي باشم، و هر كه مي خواهد امامان از ذرية حسين را ببيند، بداند كه من همان ائمه اطهار هستم. دعوتم را بپذيريد و به نزدم جمع شويد كه هرچه گفته اند و هرچه نگفته اند را به شما خبر مي دهم.(2)

اين حديث، دلالت دارد بر اينكه تمام صفات انبياي عظام و مكارم ائمة اطهار(علیه السلام) در وجود امام زمان ما ـ أرواحنا فداه ـ جمع است و از آن حضرت بروز مي كند، و نيز روايتي كه قبلاً از پيغمبر اكرم(صلی الله علیه وآله وسلم) آورديم كه نهمين آنها قائمشان است و او ظاهر و باطن آنها است، بر اين معني دلالت مي كند.

همچنين شيخ صدوق در كتاب كمال الدين به سند خود از ابوبصير روايت كرده كه گفت:

شنيدم حضرت ابوعبدالله صادق(علیه السلام) مي فرمود: سنت هاي پيغمبران(علیه السلام) و آنچه از غيبت ها برايشان واقع شد، در قائم ما اهل البيت نيز به طور كامل و صددرصد واقع خواهد شد.

ابوبصير گويد: عرض كردم يابن رسول الله، قائم شما اهل البيت كيست؟

فرمود: اي ابوبصير، او پنجمين از نسل فرزندم موسي است، او فرزند بهترين كنيزان است، غيبتي خواهد داشت كه در آن باطل كيشان به ترديد مي افتند، سپس خداوند عزوجل او را آشكار مي كند و به دست او شرق و غرب زمين را فتح مي نمايد و روح الله، عيسي بن مريم، از آسمان فرود مي آيد و پشت سرش نماز مي خواند... .(3)

حال كه سخن به اينجا رسيد خوب است اين مطلب را [به نحو تفصيلي تر] بيان نمائيم.

1. شباهت به حضرت آدم(علیه السلام)

1ـ1. خداوند، آدم را خليفة خود در تمام زمين قرار داد و او را وارث آن ساخت و در قرآن چنين فرمود:

إنّي جاعلٌ في اْلاَرْض خَليفَةً.(4)

من در زمين خليفه اي قرار مي دهم.

و خداوند حضرت حجت(علیه السلام) را نيز وارث زمين خواهد ساخت و خليفة خود در زمين خواهد فرمود، چنانكه از حضرت ابي عبدالله صادق(علیه السلام) مروي است كه در تفسير آية:

وَعَدَ اللَّهُ الَّذِينَ آمَنُوا مِنكُمْ وَعَمِلُوا الصَّالِحَاتِ لَيَسْتَخْلِفَنَّهُم فِي الْأَرْضِ.(5)

خدا به كساني از شما كه ايمان آورده اند و كارهاي شايسته كرده اند وعده داد كه در روي زمين جانشين ديگرانشان كند.

چنين فرمود:

او، قائم و اصحابش مي باشند و هنگام ظهورش در مكه، در حالي كه دست به صورت مي كشد، مي گويد: «اَلْحَمْد لله الَّذي صَدَقَنا وَعْدَه وَ اَوْرَثَنا اْلاَرْضَ...6؛

سپاس خداي را كه به وعدة خود وفا كرد و زمين را به ارث ما درآورد».(7)

و در حديث مفضل آمده كه خروج مي كند در حالي كه ابري بالاي سرش سايه افكنده و در آن منادي ندا مي كند:

اين، مهدي، خليفة خدا است از او پيروي كنيد.

2ـ1. از پيامبر(صلی الله علیه وآله وسلم) نقل شده كه فرمود:

آدم(علیه السلام) آنقدر بر فراق بهشت گريست تا اينكه (اشك) از دو گونه اش مانند آبراه هايي جاري شد.(8)

از امام صادق(علیه السلام) نيز همين معني روايت شده است.(9)

حضرت قائم(علیه السلام) نيز، مانند آدم، گريه بسيار دارد، چنانكه در زيارت ناحيه از آن حضرت است كه، خطاب به جدش، حسين(علیه السلام) مي گويد:

شب و روز برايت ندبه مي كنم و به جاي اشك بر تو خون مي گريم.

3ـ1. دربارة آدم، آيه نازل شده كه:

و عَلَّمَ آدَمَ الاَسماءَ كلَّها.(10)

خداوند تمام اسم ها را به آدم تعليم فرمود:(11)

و اما قائم، خداوند آنچه به آدم آموخت به او نيز آموخته و اضافه بر آن هم مطالب ديگري آموخته است، چه اينكه آدم بيست و پنج حرف از اسم اعظم را آموخته بود ـ چنان كه در حديث آمده استـ و پيغمبر اكرم(صلی الله علیه وآله وسلم) هفتاد و دو حرف از آن را آموخت، و تمام اموري كه خداوند متعال به پيامبرش داده، به اوصياي آن حضرت نيز داده شده تا به مولاي ما حضرت قائم(علیه السلام) نوبت رسيد.

و در خبر صحيح ثقة اسلام كليني از حضرت ابي عبدالله صادق(علیه السلام) مروي است كه فرمود:

آن علمي كه به آدم(علیه السلام) نازل شد ديگر برداشته نشد، و هيچ عالمي نمرده مگر اينكه علمش را به ارث گذاشته است؛ زمين، بدون عالم باقي نمي ماند.

4ـ1. آدم، زمين را با عبادت خدا زنده كرد، پس از آنكه جنيان با كفر و طغيانشان آن را ميرانده بودند.

قائم(علیه السلام) نيز زمين را با دين خدا و عبادت و عدالت و برپايي حدودش زنده خواهد كرد، بعداز مردن آن به كفر و معصيت اهل زمين.

در بحارالأنوار از حضرت ابوجعفر(علیه السلام) دربارة آية:

يحْيي اْلاَرْضَ بَعْدَ مَوْتها.(12)

[خدا] زمين را پس از مردنش زنده مي كند.

آمده كه فرمود:

خداوند عزوجل به وسيلة قائم(علیه السلام) زمين را بعداز مرگش زنده مي گرداند. منظور از مرگ آن، كفر اهل آن مي باشد كه كافر در حقيقت مرده است.(13)

و در وسائل الشيعه دربارة همين آيه آمده است كه حضرت موسي بن جعفر(علیه السلام) فرمود:

به وسيلة باران احيا نمي كند، بلكه خداوند مرداني برمي انگيزد كه عدالت را زنده مي كنند، و زمين به خاطر احياي عدالت زنده مي شود، و به درستي كه اگر يك حد در زمين برپا شود، سودمندتر است از چهل روز باران.(14)

و در همان كتاب از پيغمبراكرم(صلی الله علیه وآله وسلم) منقول است كه فرمود:

يك ساعت امام عادل بهتر است از عبادت هفتاد سال، و يك حد كه براي خدا در زمين برپا شود، سودمندتر است از چهل روز باران.(15)

با اين همه تاكي و تا چند آدم و قائم را با هم مقايسه كنم در حالي كه آدم به خاطر قائم خلق شد.

ان الذي خلق المكارم حازها      في صلب آدم للامام القائم

آنكه مكارم اخلاق را آفريد همه را در صلب آدم قرار داد براي امام قائم.

شباهت هاي امام عصر(علیه السلام) به پيامبران الهي(علیه السلام)

2. شباهت به هابيل(علیه السلام)

1ـ2. نزديك ترين و خويشاوندترين افراد، هابيل را كشت؛ يعني برادرش قابيل. خداوند متعال در كتاب عزيز خود مي فرمايد:

وَ اتْلُ عَلَیْهِمْ نَبَأَ ابْنَیْ آدَمَ بِالْحَقِّ إِذْ قَرَّبا قُرْباناً فَتُقُبِّلَ مِنْ أَحَدِهِما وَ لَمْ یُتَقَبَّلْ مِنَ الْآخَرِ قالَ لَأَقْتُلَنَّكَ قالَ إِنَّما یَتَقَبَّلُ اللَّهُ مِنَ الْمُتَّقینَ.(16)

و داستان راستين دو پسر آدم را برايشان بخوان، آنگاه كه قرباني كردند، از يكيشان پذيرفته آمد و از ديگري پذيرفته نشد. گفت: تو را مي كشم. گفت: خدا قرباني پرهيزگاران را مي پذيرد.

همچنين نزديك ترين و خويشاوندترين افراد، قصد كشتن امام قائم ـ روحي و ارواح العالمين فداه ـ را نمود؛ او عموي آن حضرت، جعفر كذاب بود.

از امام زين العابدين(علیه السلام) نقل شده است كه فرمود:

گويا جعفر كذاب را مي بينم كه سركش زمانش را بر تفتيش امر وليّ خدا و آنكه در غيب الهي محفوظ و بر حرم پدرش موكل است وادار كند، به خاطر جهل او به ولادتش و حرص بر كشتنش ـ اگر بر او دست يابد ـ از روي طمع در ميراث پدرش تا آن را به ناحق بگيرد.(17)

3. شباهت به شيث(علیه السلام)

هبةالله شيث، اجازه نيافت كه علم خودش را آشكار كند، چنان كه در روضة كافي روايت شده كه حضرت ابوجعفر باقر(علیه السلام) در خبري طولاني چنين فرمود:

وقتي هبةالله پدرش آدم را دفن كرد، قابيل به نزدش آمد و گفت: اي هبة الله من ديدم كه پدرم آدم تو را از علم، آنقدر عطا كرد كه به من عطا نكرد، و آن همان علمي است كه برادرت هابيل به آن دعا كرد و قرباني اش قبول شد، و بدين جهت او را كشتم كه فرزنداني نداشته باشد تا بر فرزندان من افتخار كنند و بگويند ما فرزندان كسي هستيم كه قرباني اش قبول شد و شما فرزندان كسي هستيد كه قرباني او قبول نشد، و تو اگر علمي را كه پدرم به تو اختصاص داده آشكار كني تو را هم مي كشم همان طور كه بردارم هابيل را كشتم. پس هبةالله و فرزندان او مخفي مي كردند آنچه از علم و ايمان نزد آنها بود...(18)

حضرت قائم نيز تا روز وقت معين اجازه نيافته؛ چنان كه دربارة حضرتش روايت شده است:

هنگام ولادت بر زانو قرار گرفت، و دو انگشت سبابه اش را به سوي آسمان بلند كرد؛ عطسه اي زد و گفت:

سپاس خداي را كه پروردگار جهانيان است. درود خداوند بر محمد و خاندانش باد. ستمگران پنداشته اند كه حجت الهي، باطل و نابود است، و حال آنكه اگر در سخن گفتن به ما اجازه داده شود شك از بين مي رود.(19)

اين خبر را رئيس المحدثين، شيخ صدوق در كمال الدين آورده است.

4. شباهت به نوح(علیه السلام)

1ـ4. نوح شيخ الانبياء است. از امام صادق و امام هادي(علیه السلام) روايت است كه حضرت نوح(علیه السلام) دو هزار و پانصد سال عمر كرد.

و حضرت قائم(علیه السلام)، شيخ الاوصياء است. (بنا به روايت كافي) آن حضرت در نيمة شعبان سال دويست و پنجاه و پنج هجري متولد شد.(20) كه براين اساس عمر آن حضرت تاكنون 1171 سال مي شود.

و از امام زين العابدين(علیه السلام) روايت است كه فرمود:

در قائم، روشي از آدم و از نوح هست و آن طول عمر مي باشد... .(21)

2ـ4. نوح، زمين را با سخن خود از كافرين پاك كرد و گفت:

لاتَذَر عَلَي الأَرض من الكافرينَ دَيّاراً.(22)

اي پروردگار من، بر روي زمين هيچ يك از كافران را مگذار.

قائم نيز زمين را با شمشير از لوث وجود كافران پاك مي گرداند تا جائي كه هيچ اثري از آنها باقي نماند.

3ـ4. نوح، نهصد و پنجاه سال صبر كرد، چنان كه خداوند مي فرمايد:

 فَلَبِثَ فِيهِمْ أَلْفَ سَنَةٍ إِلَّا خَمْسِينَ عَامًا فَأَخَذَهُمُ الطُّوفَانُ وَهُمْ ظَالِمُونَ.(23)

او هزار سال و پنجاه سال كم در ميان آنان بزيست و چون مردمي ستم پيشه بودند، طوفانشان فراگرفت.

قائم نيز از اول امامتش تاكنون صبر كرده، و نمي دانم تا كي صبر خواهد كرد. هركه از نوح تخلف جست، هلاك شد وهركه از قائم تخلف جويد نيز هلاك مي شود؛ چنان كه در حديث آمده است.(23)

4ـ4. آنقدر خداوند فرج نوح و اصحابش را به تأخير انداخت تا اينكه بيشتر معتقدان به آن حضرت، از او برگشتند. فرج قائم را نيز خداوند آنقدر به تأخير مي اندازد كه بيشتر معتقدان به آن حضرت از او برمي گردند. چنان كه در حديثي از امام عسكري(علیه السلام) آمده است.(24)

5ـ4. ادريس به ظهور نوح بشارت داد و به ظهور قائم، خداوند تعالي فرشتگان را بشارت داد. و پيغمبر و امامان (علیه السلام) و بلكه پيغمبران گذشته ظهورش را بشارت دادند.

6ـ4. نداهاي نوح به شرق و غرب عالم مي رسيد، و اين يكي از معجزات آن حضرت بود، چنان كه در كتاب زبدةالتصانيف آمده است. قائم(علیه السلام) نيز هنگام ظهور، بين ركن و مقام مي ايستد و فريادي برمي آورد و مي گويد:

اي نقبا و سرداران من و اي خواص من، و اي كساني كه خداوند پيش از ظهور، آنان را بر روي زمين براي ياري من ذخيره كرده، باخواست و رغبت به سوي من آييد.

پس صداي آن حضرت(علیه السلام) به آنها مي رسد در حالي كه در محراب ها و بر فرش ها و رختخواب هايشان باشند، و با يك فرياد، همه، صداي او را مي شنوندـ هريك از آنها به گوشش مي رسد ـ و به سوي آن صدا اجابت مي كنند، و يك چشم برهم زدن نمي گذرد كه همگي آنها بين ركن و مقام قرار مي گيرند.

اين معني در حديث مفضل از امام صادق(علیه السلام) آمده است.(25)

 

پي نوشت ها:

برگرفته از كتاب مكيال المكارم در فوائد دعا براي حضرت قائم، ترجمه سيد مهدي حائري قزويني.

1. شيخ حّر عاملي، اثبات الهداة، ج 7، ص 357.

2. محمدباقر مجلسي، بحارالأنوار، ج 53، ص9.

3. شيخ صدوق، كمال الدين و تمام النعمة، ج 2، ص 345.

4. سورة بقره (2)، آية 30.

6. سورة زمر (39)، آية 74.

7. سيدهاشم بحراني، البرهان في تفسير القرآن، ج 3، ص 146.

8. محمدباقر مجلسي، همان، ج 11، ص 204.

9. همان، ج 101، ص 320.

10. سورة بقره(2)، آية 31.

11. محمد بن يعقوب كليني، الكافي، ج1، ص 223.

12. سورة روم (30)، آية 19.

13. محمدباقر مجلسي، همان، ج 51، ص 54.

14. شيخ حّر عاملي، وسائل الشيعه، ج 18، ص 308.

15. همان.

16. سورة مائده (5)، آية 27.

17. شيخ صدوق، همان، ج 1، ص 320.

18. محمد بن يعقوب كليني، همان، ج 8، ص 114.

19. شيخ صدوق، همان، ج 2، ص 430.

20. محمد بن يعقوب كليني، همان، ج 1 ، ص 514.

21. شيخ صدوق، همان، ج 1، ص 322.

22. سورة نوح(71)، آية 26.

23. در بحارالانوار از پيامبر اكرم(ص) مروي است كه فرمود: «قيامت برپا نخواهد شد مگر اينكه قائم از ما به پاخيزد، و آن هنگامي است كه خداوند به او اجازه دهد. هركس از او پيروي كند نجات يابد و هرآنكه از او تخلف جويد هلاك گردد. اي بندگان خدا، خدا را، خدا را، كه به سوي او بياييد هرچند بر روي برف و يخبندان باشد كه او خليفة خدا و خليفة من است».

24. شيخ صدوق، همان، ج 2، ص 385.

25. محمد باقر مجلسي، همان، ج 53، ص 7 .

 

مجله موعود –ش53

منبع : راسخون

ارسال نظر