شما اینجا هستید: ویژه نامه رمضان > معنى بركت و مبارك
معنى بركت و مبارك

آشنایی با برخی از مفاهیم ماه رمضان

علماى لغت واژه «بركت» را به فزونى و رشد(1) همراه با ثبات و دوام معنى كرده اند. در كتاب لسان العرب به نقل از ابن عباس آمده است: «معنى بركت فراوانى در هرچیز خیر است».(2) راغب اصفهانى نیز آن را به معناى ثبوت و استقرار خیر الهى در چیزى مى داند. چنانچه بركه «چیزى شبیه حوض» به جایى كه آب در آن مجتمع و مستقر مى گردد. گفته مى شود.(3)

اما مبارك. به آنچه كه در آن خیر فراوان وجود دارد و از او بروز و صدور مى یابد اطلاق مى گردد. زجاج مى گوید: «مبارك آن چیزى است كه از آن خیر فراوان برآید» (4) راغب نیز مى نویسد: «به آنچه كه خیر و فایده الهى در آن ثبوت و استقرار داشته باشد مبارك گفته مى شود».(5)

كاربرد واژه بركت و مبارك در قرآن

بنابراین. آنچه كه در آن خیر فراوان و نفع و فایده بسیار. ثبات و قرار داشته و از آن صادر گردد. مبارك نامیده مى شود. بدین ترتیب عنوان «با بركت» و «مبارك» در آیات قرآن كریم ودر این موارد بكار رفته است:

1) ذات اقدس الهى كه خیر محض و بركت ناب است؛ «تبارک الله رب العالمین» (اعراف54/). «فتبارک الله أحسن الخالقین» (مومنون/ 14). «تبارک الذى نزل الفرقان على عبده...!» (فرقان/ 1).

2) قرآن كریم؛ «وهذا كتاب انزلناه مبارك» (انعام/ 92). «وهذا كتاب انزلنا مبارك فاتبعوه...»

(انعام/ 155). «كتاب انزلناه الیه مبارك لیدبروا آیاته...» (ص / 29)

3) خانه خدا(كعبه)؛ «ان اول بیت وضع للناس للذى ببكة مباركا وهدى للعالمین».(6)

4) مسجد الاقصى؛ «.. الى المسجد الاقصى الذى باركنا حوله...» (7)

5) شب قدر؛ «انا انزلناه فى لیله مباركه...» (8)

6) پیامبران الهى؛ «وجعلنى مباركا أینما كنت...» (9). «وباركنا علیه وعلى اسحاق...» (10)

7) باران؛ «ونزلنا من السماء ماءً مباركا...» (11)

راز مباركى ماه رمضان

بى تردید مباركى و نامباركى و سودمندى و زیان بارى هرچیزى كه به انسان منتسب مى شود. با حیات آدمى و ابعاد وجودى او رابطه اى تنگاتنگ و گسست ناپذیر داشته و با مصالح و مفاسد حیات و جنبه هاى مختلف وجود او ارتباط كامل دارد. به همین علت. براى پى بردن به «مباركى» ماه رمضان و بركت زایى آن براى انسان. توجه و تامل در نكات زیر ضرورى است:

1ـ حقیقت حیات و گوهر وجود انسان روشن است كه آدمى علاوه بر جنبه هاى مادى و زندگى حیوانى از جنبه هاى معنوى و زندگى انسانى نیز برخوردار است این جنبه معنوى و انسانى در پرتو اعطاى وجودى برتر به او بخشیده شده است.

«.. ثم انشاناه خلقا آخر فتبارک الله احسن الخالقین» (12) «فاذا سویته ونفخت فیه من روحى فقعوا له ساجدین» (13) این وجود برتر و حقیقت فراتر كه اساس هستى و گوهر حیات انسان را تشكیل مى دهد همان روح آدمى و جان انسانى است كه دیگر موجودات از آن بهره اى ندارند؛ غیر این جانى كه در گاو و خر استآدمى را عقل و جانى دیگر است در صورت نبود این گوهر ارجمند. آدمى ازحیات انسانى تهى شده و در ردیف دیگر حیوانات قرار خواهد گرفت.

2ـ نیازمندیها و موجبات حیات انسانى همان گونه كه براى حیات حیوانى و جنبه مادى انسان نیازمندىها و خواسته هایى متناسب با آن وجود دارد و در صورت تامین نشدن و پاسخ ندادن به آنها حفظ و بقاى آن ناممكن است. براى حیات انسانى و معنوى نیز نیازها و تمایلاتى وجود دارد كه حفظ و بقاى آن تنها در پرتو تامین و برآورده كردن آنها امكان پذیر خواهد بود.

پیداست كه نیازمندىها و خواسته هاى این دو جنبه ى وجود و دو بعد حیات انسانى متناسب با تفاوت و اختلاف آنها متفاوت و مختلف خواهد بود؛ تغذیه. رشد. بالندگى و نشاط بعد حیوانى و جنبه مادى انسان. به امور مادى و تامین خواسته هاى حیوانى وابسته است و از امور مورد نیاز بعد انسانى بیگانه و بى خبر مى باشد؛ او نداند جز كه اصطبل و علف از سعادت غافل است و از شرف اما براى تغذیه. فربهى. شادابى و پرورش بعد انسانى و جنبه معنوى و روحى انسان موجبات و نیازمندىهاى دیگرى وجود دارد و این گونه نیست كه با به دست آوردن عوامل و زمینه هاى شادابى. فربهى و آسایش تنى. زمینه تنومندى. رشد. نشاط و آرامش جان نیز فراهم گردد.

3ـ هدف و نقش ماه رمضان بنابراین. براى پرورش و رشد و بالندگى جان و تامین خواسته هاى آن باید به سراغ امورى غیر از عوامل تامین كننده نیازهاى تن شتافت. هدف اساسى و نتیجه نهایى و دستاورد اصلى «روزه» كه برجسته ترین. وظایف مسلمان در ماه مبارك رمضان است. تقوا مى باشد.

«یا ایها الذین آمنوا كتب علیكم الصیام كما كتب على الذین من قبلكم لعلكم تتقون» (14) اى كسانى كه ایمان آورده اید! روزه بر شما نوشته شده؛ آن گونه كه بر آنها كه پیش از شما بودند نوشته شد. تا پرهیزكار باشید.

تقوا كه همان نگهدارى. كنترل و مهار تمایلات حیوانى و خواسته هاى نفسانى است. یك امر واقعى و عینى مى باشد كه در سایه ى روزه و روزه دارى در وجود انسان محقق مى گردد. ماه رمضان با همه آنچه كه به همراه دارد(و برجسته ترین آن روزه است). در صدد كنترل انسان و مهار تمایلات تنى و ایجاد و تقویت روحیه ى مقاومت در برابر جاذبه هاى نفسانى است تا بتواند بعد حقیقى و گوهر اصلى وجود انسان را سرزنده. بالنده. با نشاط و فربه نماید؛ تا تو تن را چرب و شیرین مى دهى گوهر جان را نیابى فربهى

 4ـ ارتباط ماه رمضان با حیات حقیقى انسان انسان براى تامین حیات معنوى خود و تقویت. پرورش و فربهى روح خویش به این ماه الهى نیازمند است. گرچه این فریضه الهى مانند دیگر فرایض و تكالیف اسلامى تنها با یك بعد وجود انسان سروكار ندارد و فواید و آثار آن به حیات روحى انسان محدود نمى گردد و ضمن تامین نیازهاى روحى و درپى داشتن آثار و نتایج معنوى. بهره ها و بركات مادى و دنیایى را هم براى انسان و جامعه به همراه دارد.(15) ولى هدف اصلى ونقش اساسى و تاثیر عمده ماه رمضان به حیات معنوى و روان انسانى مربوط مى شود و آدمى براى بالندگى. رشد و چالاكى به امساك. منع و محدودیتى كه ماه رمضان براى بعد حیوانى انسان ایجاد مى كند نیازمند است. این امساك. هرگز به معناى محرومیت و از دست دادن توانایى ها و گرفتار ضعف و ناتوانى شدن نیست. «روزه» براى پیشگیرى از محرومیت انسان و ایجاد قدرت كنترل در برابر شهوات نفس و تمایلات تن و برخوردار ساختن جان انسان از گوهرها و كمالات انسانى بسیار لازم و ضرورى است. چه بسیار افرادى كه با رها نمودن نفس و تن دادن به شهوات آنى و هوس هاى زودگذر. در حسرت ازدست دادن گوهر انسانیت نشسته و گرفتار اندوهى همیشگى شده اند؛ «كم من شهوه ساعه اورثت حزنا طویلا» (16) امام على(علیه السلام) فرمود: و چه بسا شهوت یك لحظه كه مایه اندوه طولانى گردد.

ماه رمضان یكپارچه خیر و بركت

با به خاطر سپردن نكات چهارگانه ى پیش. اكنون مى توان چهره مبارك و سیماى پر خیر و بركت ماه رمضان را مشاهده نمود و به بركت آفرینى آن براى انسان پى برد.

البته این چهره زیبا و سیماى نورانى آنگاه قابل مشاهده است كه پرده از دیدگان آدمى برداشته شود و غبار تن. حجاب رخسار زیباى جان نگردد و خواهش هاى نفسانى. مانع رویت ارتباط میان نیازهاى جان آدمى با حقیقت و ماهیت روح پرور ماه رمضان نباشد و نگاه صحیح نسبت به این ماه و رابطه آن با جان انسانى و نیازهاى او بدست آید. در این صورت لحظه لحظه این ماه و همه آنچه كه به همراه دارد. موجب خیر. بركت و مباركى براى انسانى است كه آن را درك كرده و در آستانش بستر افكنده است. چقدر شنیدنى است این گزارش محمد بن مسلم از امام باقر(علیه السلام) : «ان الله تعالى ملائكه موكلین بالصائمین یستغفرون لهم فى كل یوم من شهر رمضان الى آخره وینادون الصائمین كل لیله عند افطارهم: ابشروا عباد الله فقد جعتم قلیلا وستشبعون كثیرا بوركتم و بوره فیكم...» (17) خداوند داراى ملائكه اى است كه وظیفه آنان استغفار نمودن براى روزه داران در هر روز از ماه رمضان تا پایان این ماه است و در هر شب هنگام افطار به روزه داران بشارت مى دهند: اى بندگان خداوند اندكى گرسنگى را چشیدید و بزودى سیر مى گردید. شما و آنچه كه در شماست مبارك گردید.

اى خجسته درد و بیمارى و تب

اى مبارك درد و بیدارى شب

رنج گنج آمد كه رحمت ها دروست

مغز تازه شد چو بخراشید پوست

آرى. اگر روح انسان را بشناسیم و نیازهاى حقیقى او را بدانیم و رابطه بنده با خدا و راز نیازمندى بشر به ارتباط با عالم ملكوت را به درستى بیابیم نه تنها ماه رمضان راموجب محرومیت و محدودیت نمى دانیم. بلكه آن را موجب توسعه و پیشرفت وجودى و صعود و تكامل انسانى خواهیم دانست.. در این صورت. براى تكامل و تعالى انسان و رسیدن به كوى حق. روزه و ماه رمضان (و امورى كه موجب بالندگى و نشاط و قوت جان مى گردد) را لازم و ضرورى خواهیم شمرد؛ چنان كه در این روایت نبوى آمده است:

«من عرف الله وعظمه. منع فاه من الكلام و بطنه من الطعام وعنى نفسه بالصیام والقیام...» (18) كسى كه خدا را به درستى شناخته و به عظمت او پى برده باشد. دهان خود را از سخن و شكمش را از غذا بازداشته و رنج روزه و عبادت(نماز و شب زنده دارى) را بر خود هموار مى كند.

چون كه در معده شود پاكت پلید

قفل نه بر حلق و پنهان كن كلید

یعنى ویژگى معده این است كه پاكى ها را به پلیدى تبدیل مى كند پس بر حلق خود قفلى بزن و كلیدش را پنهان كن و دائم مراقب شكم خود باش. با این نگاه و معرفت. انسان مومن هرگز به از دست دادن ماه رمضان راضى نمى شود و در صورت از دست رفتن آن سخت نگران و بسیار آزرده خاطر و ملول مى گردد. آن گونه كه در زمزمه هاى عارفانه آن روح آگاه و شیدا در واپسین ساعات ماه مبارك مى خوانیم:

«فنحن مودعوه وداع من عز فراقه علینا وغمنا و اوحشنا انصرافه عنا...» (19) ما با این ماه خدا حافظى مى كنیم. خدا حافظى كسى كه جدایى اش براى ما سخت است و این جدایى ما را اندوهگین مى كند و با رفتنش تنها مى شویم.

 

پی نوشت :

1ـ لسان العرب. ج 1 و مفردات راغب واژه «برك» ومجمع البیان. ج 2. ص 477.

2ـ لسان العرب. ج 1.

3ـ مفردات راغب.

4- لسان العرب. ج 1.

5ـ مفردات راغب.

6ـ آل عمران. 96.

7ـ اسرا. 1.

8ـ دخان. 3.

9ـ مریم. 31.

10ـ صافات. 113.

11ـ ق. 9.

12ـ مومنون. 14.

13ـ حجر. 29.

14ـ بقره. 183.

15ـ واین حقیقیت با مدد و توفیق الهى پس از بیان همه ى ویژگیها و اوصاف ماه مبارك كاملا آشكار خواهد شد.

16ـ كافى ج 2. ص 451.

17ـ وسائل الشیعه. ج 6. ص 176.

18ـ امالى صدوق. ص 249.

19ـ صحیفه جامعه سجادیه. دعا 142 و اقبال سید بن طاووس. باب 34.

 

منبع:http://www.bashgah.net /س

ارسال نظر