شما اینجا هستید: امامت در حدیث > تبریک عید غدیر در منابع اهل سنت
تبریک عید غدیر در منابع اهل سنت
چند مدت قبل مولوی محمد حسین گرگیج امام جمعه اهل سنت آزادشهر و مدیر دارالعلوم فاروقیه گالیکش، در یکی از صحبت‌هایش گفت:

چند مدت قبل مولوی محمد حسین گرگیج امام جمعه اهل سنت آزادشهر و مدیر دارالعلوم فاروقیه گالیکش، در یکی از صحبتهایش گفت:

«هرکس عید غدیر را به برادرانش تبریک بگوید این شخص منافق است».

در پاسخ باید گفت که این ادعا بر اساس کتب معتبر اهل سنت محکوم است، چرا که عمر از کسانی بود که بعد از معرفی امام علی (علیه السلام) به خلافت، به ایشان تبریک گفت. اکنون چند روایت معتبر در این موضوع بیان میکنیم.

غزالی، دانشمند پرآوازه اهل تسنن در قرن ششم درباره تبریک و تهنیت خلیفه دوم و پیمانى كه در آن روز بست و فقط چند روز بعد آن را فراموش كرد، مى نویسد:

«واجمَعَ الجَماهیر عَلى مَتنِ الحَدیث مِن خطبَتِه فی یَومِ عید غَدیر خُم باتفاق الجمیع وهو یقول من كنت مولاه فعلی مولاه فقال عمر بخ بخ یا أبا الحسن لقد أصبحت مولای و مولى كل مولى فهذا تسلیم ورضى وتحكیم ثم بعد هذا غلب الهوى تحب الریاسة وحمل عمود الخلافة وعقود النبوة وخفقان الهوى فی قعقعة الرایات واشتباك ازدحام الخیول و فتح الأمصار وسقاهم كأس الهوى فَعادَوا إلى الخلافِ الأول فَنَبَذوهُ وَراء ظُهورِهِم وَاشتَرَوا بِه ثمناً قَلیلاً.[۱]

از خطبههاى رسول گرامى اسلام، خطبه غدیر خم است كه همه مسلمانان بر متن آن اتفاق دارند. رسول خدا فرمود که هر كس من مولای او هستم، على مولای او است.

عمر پس از این فرمایش رسول خدا، به على بن ابیطالب این گونه تبریك گفت:

"تبریك، تبریك، اى ابوالحسن، تو اكنون مولای من و هر مولاى دیگرى هستی".

این سخن عمر حكایت از تسلیم او در برابر فرمان پیامبر و امامت و رهبرى على (علیه السلام) و نشانه رضایتش از انتخاب على (علیه السلام) به رهبرى امت دارد؛ اما پس از گذشت آن روزها، عمر تحت تأثیر هواى نفس و علاقه به ریاست و رهبرى خودش قرار گرفت و استوانه خلافت را از مكان اصلى تغییر داد و با لشكر كشىها، برافراشتن پرچم ها و گشودن سرزمینهاى دیگر، راه امت را به اختلاف و بازگشت به دوران جاهلى هموار كرد و از مصادیق این سخن شد که «فنبذوه وراء ظهورهم واشتروا به ثمناً قلیلا»

یعنی پس، آن [عهد] را پشتِ سرِ خود انداختند و در برابر آن، بهایى ناچیز به دست آوردند، و چه بد معامله‏اى كردند.»

روایت براء بن عازب:

احمد بن حنبل و بسیارى از بزرگان اهل سنت داستان بیعت خلیفه دوم را این گونه نقل مى كنند:

«حدثنا عبد اللَّهِ حدثنی أبی ثنا عَفَّانُ ثنا حَمَّادُ بن سَلَمَةَ أنا عَلِىُّ بن زَیْدٍ عن عَدِىِّ بن ثَابِتٍ (وأبی هارون العبدی) عَنِ الْبَرَاءِ بن عَازِبٍ قال كنا مع رسول اللَّهِ صلى الله علیه وسلم فی سَفَرٍ فَنَزَلْنَا بِغَدِیرِ خُمٍّ فنودی فِینَا الصَّلاَةُ جَامِعَةٌ وَكُسِحَ لِرَسُولِ اللَّهِ صلى الله علیه وسلم تَحْتَ شَجَرَتَیْنِ فَصَلَّى الظُّهْرَ وَأَخَذَ بِیَدِ علی رضی الله عنه فقال أَلَسْتُمْ تَعْلَمُونَ انى أَوْلَى بِالْمُؤْمِنِینَ من أَنْفُسِهِمْ قالوا بَلَى قال أَلَسْتُمْ تَعْلَمُونَ انى أَوْلَى بِكُلِّ مُؤْمِنٍ من نَفْسِهِ قالوا بَلَى قال فَأَخَذَ بِیَدِ عَلِىٍّ فقال من كنت مَوْلاَهُ فعلی مَوْلاَهُ اللهم وَالِ من ولاه وَعَادِ من عَادَاهُ قال فَلَقِیَهُ عُمَرُ بَعْدَ ذلك فقال له هنیاء یا بن أبی طَالِبٍ أَصْبَحْتَ وَأَمْسَیْتَ مولى كل مُؤْمِنٍ وَمُؤْمِنَةٍ.[۲]

براء بن عازب مى گوید که در حجة الوداع همراه رسول خدا بودیم، زیر درختها را تمیز كردند، فرمان اقامه نماز جماعت صادر شد، سپس رسول خدا صلى الله علیه و آله دست على را گرفت و سمت راستش قرار داد و فرمود:

آیا من نسبت به مؤمنان از جان آنان به خودشان برتر نیستم؟ گفتند:

آری، فرمود:

آیا همسران من مادران شما نیستند؟

گفتند:

آری، فرمود:

هرکه من مولای ایم، پس این على مولای اوست.

خداوندا دوست بدار آنكه على را دوست بدارد و دشمن بدار دشمن او را.

عمر گفت:

مبارک باشد بر تو اى علی، تو اكنون مولای من و تمام مؤمنان هستی.»

روایت ابوهریره:

خطیب بغدادى در ترجمه حبشون بن موسى مى نویسد:

«أنبأنا عبد الله بن علی بن محمد بن بشران أنبأنا علی بن عمر الحافظ حدثنا أبو نصر حبشون بن موسى بن أیوب الخلال حدثنا علی بن سعید الرملی حدثنا ضمرة بن ربیعة القرشی عن بن شوذب عن مطر الوراق عن شهر بن حوشب عن أبی هریرة قال:

من صام یوم ثمان عشرة من ذی الحجة كتب له صیام ستین شهرا وهو یوم غدیر خم لما أخذ النبی صلى الله علیه وسلم بید علی بن أبی طالب فقال ألست ولی المؤمنین قالوا بلى یا رسول الله قال من كنت مولاه فعلی مولاه.

فقال عمر بن الخطاب بخ بخ لك یا بن أبی طالب أصبحت مولای ومولى كل مسلم فأنزل الله الیوم أكملت لكم دینكم.

اشتهر هذا الحدیث من روایة حبشون وكان یقال إنه تفرد به وقد تابعه علیه أحمد بن عبد الله بن النیری فرواه عن علی بن سعید أخبرنیه الأزهری حدثنا محمد بن عبد الله بن أخی میمی حدثنا أحمد بن عبد الله بن أحمد بن العباس بن سالم بن مهران المعروف بابن النیری إملاء حدثنا علی بن سعید الشامی حدثنا ضمرة بن ربیعة عن بن شوذب عن مطر عن شهر بن حوشب عن أبی هریرة قال من صام یوم ثمانیة عشر من ذی الحجة وذكر مثل ما تقدم أو نحوه.

ومن صام یوم سبعة وعشرین من رجب كتب له صیام ستین شهرا وهو أول یوم نزل جبریل علیه السلام على محمد صلى الله علیه وسلم بالرسالة.[۳]

از ابوهریره نقل شده است كه گفت:

كسى كه روز هجدهم ذى حجه را روزه بگیرد ثواب روزه شصت ماه براى وى نوشته مى شود، این روز، روز غدیر خم است، روزى كه رسول خدا صلى الله علیه و آله دست على را گرفت و فرمود:

آیا من رهبر مؤمنان نیستم؟

گفتند: چرا اى رسول خدا.

فرمود:

هر كس من مولاى او هستم على مولاى او است.

عمر گفت:

تبریک، تبریک اى پسر ابوطالب، تو اكنون مولاى من و مولاى هر مسلمانی، سپس این آیه نازل شد:

"امروز دین شما را كامل كردم.

" این حدیث به عنوان روایت حبشون مشهور شده است، گفته شده كه فقط او این روایت را نقل كرده است؛ در حالى احمد بن عبد الله نیز از على سعید...از أبى هریره نقل كرده است»...

با توجه به این روایات باید گفت که اگر تبریک گفتن در عید غدیر از علائم نفاق است، پس چرا عمر به امام علی (علیه السلام) تبریک گفت؟

منابع:

[۱]. أبو حامد محمد بن محمد الغزالی، سر العالمین وكشف ما فی الدارین، ج ۱، ص ۱۸، باب فی ترتیب الخلافة والمملكة، تحقیق: محمد حسن محمد حسن إسماعیل وأحمد فرید المزیدی، ناشر: دار الكتب العلمیة - بیروت، الطبعة الأولى، ۲۰۰۳م.

[۲]. أحمد بن حنبل، مسند أحمد بن حنبل، ج ۴، ص ۲۸۱، ح۱۸۵۰۲، ناشر: مؤسسة قرطبة، مصر ؛ فضائل الصحابة لابن حنبل ج ۲، ص ۵۹۶، ۱۰۱۶ و ج ۲، ص ۶۱۰، ح۱۰۴۲، تحقیق د. وصی الله محمد عباس، ناشر: مؤسسة الرسالة، بیروت، الطبعة الأولى، ۱۹۸۳م ؛ الذهبی الشافعی، شمس الدین ابوعبد الله محمد بن أحمد بن عثمان، تاریخ الإسلام ووفیات المشاهیر والأعلام، ج ۳، ص ۶۳۲، تحقیق د. عمر عبد السلام تدمرى، بیروت: دار الكتاب العربی، الطبعة الأولى، ۱۹۸۷م؛ و...

[۳]. الخطیب البغدادی، أحمد بن علی أبو بكر، تاریخ بغداد، ج ۸، ص ۲۸۹، بیروت: دار الكتب العلمیة ؛ الشجری الجرجانی، المرشد بالله یحیى بن الحسین بن إسماعیل الحسنی، كتاب الأمالی وهی المعروفة بالأمالی الخمیسیة، ج ۱، ص ۱۹۲، و ج۱، ص ۳۴۳، و ج۲، ص۱۰۲، تحقیق: محمد حسن اسماعیل، بیروت: دار الكتب العلمیة، الطبعةالأولى، ۲۰۰۱م ؛ ابن عساكر الدمشقی، تاریخ مدینة دمشق وذكر فضلها وتسمیة من حلها من الأماثل، ج ۴۲، ص ۲۳۳، تحقیق: محب الدین أبی سعید عمر بن غرامة العمری، بیرون: دار الفكر

ارسال نظر