یکی از آیاتی که بر وجوب امام دلالت دارد، آیه اولی الامر میباشد.
یکی از آیاتی که بر وجوب امام دلالت دارد، آیه اولی الامر می باشد.
يا أَيُّهَا الَّذينَ آمَنُوا أَطيعُوا اللَّهَ وَ أَطيعُوا الرَّسُولَ وَ أُولِي الْأَمْرِ مِنْكُمْ فَإِنْ تَنازَعْتُمْ في شَيْءٍ فَرُدُّوهُ إِلَى اللَّهِ وَ الرَّسُولِ إِنْ كُنْتُمْ تُؤْمِنُونَ بِاللَّهِ وَ الْيَوْمِ الْآخِرِ ذلِكَ خَيْرٌ وَ أَحْسَنُ تَأْويلاً[۱]
از آیه فوق نیز به خوبی استفاده می شود که درهرعصر و زمانی باید امام معصومی درقید حیات باشد تا او را اطاعت نماییم، اطاعتی که همانند اطاعت ازپیامبربلکه اطاعت از خداوند است.
اى كسانى كه ايمان آورده ايد! اطاعت كنيد خدا را! واطاعت كنيد پيامبرخدا واولو الأمر[اوصياى پيامبر] را! وهرگاه درچيزى نزاع داشتيد، آن را به خدا و پيامبر بازگردانيد
(و از آنها داورى بطلبيد) اگر به خدا و روز رستاخيز ايمان داريد! اين (كار) براى شما بهتر، و عاقبت و پايانش نيكوتر است.
نکات مورد استدلال در این آیه
نکته اول:
در این آیه می فرماید:
خدا را اطاعت کنید، رسول را اطاعت کنید.
دو بار کلمه"اطیعوا"در آیه تکرار شده است.
همانطور که مفسرین گفته اند علت دو بار تکرار این کلمه در آیه شاید به این علت باشد که:
اطاعت از خداوند، مقتضاى خالقيت و حاكميت ذات اواست، ولى اطاعت ازپيامبر اکرم مولود فرمان پروردگار است و به تعبيرديگر خداوند واجب الاطاعة بالذات است،
و پيامبرواجب الاطاعه بالغير[۲]
وقتی که ثابت شد سخن پیامبر اکرم حجت است باید دید که به دستورخدا، پیامبر اکرم چه کسی را به عنوان وزیر و جانشین بعد از خود معرفی کرده است؟
نکته دوم:
در قسمتی از آیه امر می کند که ازاولوا الامرپیروی کنید، این اولوالامر کیست که خدا بدون هیچ قید وشرطی بلکه به طورمطلق می فرماید ازآنها پیروی کنید؟
آیا اولوا الامر کسی به جز امامان معصوم می تواند باشد؟
به راستی که اگراولی الامرمعصوم نباشند، نقض غرض پیش می آید، چرا که خدا به طور مطلق دستور داده است که ازغیرمعصوم اطاعت کنید.
فخر رازی مفسّر معروف اهل سنّت است.
او می گوید:
«خداوند متعال دراین آیه امربه اطاعت اولی الأمر به طور جزم نموده است، وهرکس که به طورجزم وقطع، امربه اطاعت اوازجانب خداوند شده باشد باید ازخطا مصون باشد؛ زیرا درغیراین صورت، اگربا فرض اقدام بر خطا، باز خداوند ما را امربه متابعت نموده است، در نتیجه لازم می آید که خداوند امربه فعل خطا کرده باشد.
خطا از آن جهت که خطاست، منهی عنه است.
و این منجرّ به اجتماع امرو نهی در فعل واحد به اعتبار واحد می شود که محال است.
نتیجه این که:
اولی الامردرآیه باید معصوم باشد.[۳]
با توجه به این آیه، چه کسی معصوم ازخطاست؟
آیا عمر و ابوبکر خود ادعای عصمت داشته اند، که تبعیت ازآن ها واجب باشد؟
در هیچ منابعی، ما پیدا نکردیم که ابوبکر و عمر ادعای عصمت کرده باشند.
نکته سوم:
سوالی که ممکن است پیش آید:
در آيه می فرماید ازاولی الامر، اطاعت کنید ولى به هنگام نزاع، مراجعه به آنان مطرح نشده، بلكه تنها مرجع حلّ نزاع، خدا و رسول معرفى شده اند، علت چیست؟
پاسخ:
امام فقط مجرى احكام است، نه قانونى وضع می کند، و نه نسخ مى كند، بلكه همواره در مسير اجراى احكام خدا وسنت پيامبر(صلی الله علیه وآله) است، ولذا دراحاديث اهل بيت می خوانیم كه اگرازما سخنى بر خلاف كتاب اللَّه وسخن پيامبر صلی الله علیه وآله نقل كردند هرگزنپذيريد، محال است ما چيزى بر خلاف كتاب اللَّه و سنت پيامبر بگوئيم، بنا براين نخستين مرجع حل اختلاف مردم دراحكام وقوانين اسلامى خدا و پيامبر است كه براو وحى مى شود واگر امامان معصوم بيان حكم مى كنند، آن نيز ازخودشان نيست بلكه از كتاب اللَّه و يا علم و دانشى است كه ازپيامبر(صلی الله علیه وآله) به آنها رسيده است.[۴]
نکته چهارم:
درمنابع فریقین نيز احاديثى وارد شده كه تفسير اولوا الامر را به امامان اهل بيت تاييد مى كند از جمله:
مفسرمشهوراسلامى ابوحيان اندلسى مغربى (متوفى سال ۷۵۶) درتفسيربحرالمحيط مى نويسد كه اين آيه درحق على علیه السلام وائمه اهل بيت نازل گرديده است.[۵]
پی نوشت ها
[۱]نساء آیه ۵۹
[۲] خلاصه ای از تفسير نمونه،آیت الله مکارم، ج۳، ص: ۴۳۴
[۳] تفسير كبير فخر رازى ج ۱۰ صفحه ۱۴۴
[۴] خلاصه ای از تفسير نمونه، ج۳، ص: ۴۴۱
[۵] بحر المحيط، ابو حيان اندلسى، جلد ۳ صفحه ۲۷۸ و....