یکی از مقالاتی که چندیست توسط اهل سنت به صورت نسبتا گستردهای در فضای مجازی و غیر آن ترویج می شود، مقالهای است در اثبات غلو شیعیان نسبت به ائمه اهل بیت علیهم السلام.
یکی از مقالاتی که چندیست توسط اهل سنت به صورت نسبتا گستردهای در فضای مجازی و غیر آن ترویج می شود، مقالهای است در اثبات غلو شیعیان نسبت به ائمه اهل بیت علیهم السلام.
این مقاله که در اصل از سخنان شیخ ابوبکر جابر الجزائری در کتاب (هذه نصیحتی الی کل شیعی) اخذ شده، در واقع همان سخنان و شبهات بی اساس وی را که بارها توسط علماء شیعه پاسخ داده شده اند ، تکرار می نماید .
در این جا فرازی از این مقاله را نقل کرده و سپس به نقد آن می پردازیم
جزائری ضمن بیان روایتی از کتاب کافی مرحوم کلینی چنین ادعا می کند که :
در کافی کتاب الحجه باب ( ان الائمه بمن یشبهونه ممن مضی ) به نقل از محمد بن مسلم چنین آمده که
قال محمد بن مسلم : سمعت ابا عبد الله علیه السلام یقول : الائمة بمنزلة رسول الله صلی الله علیه و آله الا انهم لیسوا بانبیاء و لا یحل لهم من النساء ما یحل للنبی فاما ما خلا ذلک فهم فیه بمنزلة رسول الله [۱]
محمد بن مسلم می گوید از امام صادق علیه السلام شنیدم که می فرمود :
ائمه به منزله رسول خدا هستند ( یعنی تمامی خصائص و مقامات و منازلی که برای رسول خدا ثابت است برای ائمه اهل بیت نیز ثابت است ) مگر این که ائمه مقام نبوت را ندارند و نیز ازدواج با زنهای متعددی که برای رسول خدا حلال بود در مورد ایشان حلال نیست ولی در غیر از این موارد ائمه به منزله رسول خدا هستند .
جزائری در ادامه چنین می گوید که از مواردی که ثابت می کند ، شیعیان اهل غلو هستند همین روایت است که طبق آن شیعیان ائمه خود را پیامبر و یا بالاتر از پیامبر می دانند .زیرا ایشان قائلند که اهل بیت به منزله پیامبرند و همه مقامات و خصائص نبی حتی دریافت وحی نیز برای ایشان ثابت است جز این که ایشان تنها در تعدد زوجات و ازدواج با زنان متعدد از پیامبر جدا می گردند و این غلوی بزرگ و آشکار است .
وی در نهایت ، این روایت را روایتی دارای تناقض می داند که استناد به آن نیز موجب شرک است .
نقد مقاله :
اکنون به نقد و بررسی مقاله مذکور می پردازیم
اولا : در سلسله سند این روایت شخصی به نام عبد الله بن بحر وجود دارد که بسیاری از رجالیون شیعه وی را ضعیف دانسته اند به عنوان مثال علامه مجلسی در بحار به این سند که می رسند سریعا آن را تضعیف می نمایند چرا که رجالیون بزرگ شیعه چون کشی و ابن غضائری وی را تضعیف کرده اند .
لذا بسیاری از محدثین و علمای شیعه نیز بدین روایت استناد نکرده اند تا دلیلی بر غلو ایشان باشد
ثانیا : آنهایی که این روایت را اخذ نموده اند نیز به دلایل متعددی از اتهام غلو در امانند .
به عنوان مثال مرحوم آقای خویی بر طبق مبانی خویش و با استفاده از توثیقات عامه که یکی از قواعد مهم در قبول روایات یک شخص در علم رجال و حدیث است ، جناب عبد الله بن بحر را ثقه و مورد اطمینان دانسته اند .
ثالثا : باید گفت که جناب جزائری در برخورد با این روایت جانب انصاف را رعایت نکرده و در استدلال خود قسمتی از خبر را حذف نموده اند .
آن جا که می گویند :طبق این روایت ، شیعه ائمه خود را پیامبر و یا بالاتر از پیامبر می دانند .
زیرا ایشان قائلند که اهل بیت به منزله پیامبرند و همه مقامات و خصائص نبی برای ایشان هم ثابت است جز این که ایشان تنها در تعدد زوجات و ازدواج با زنان متعدد از پیامبر جدا می گردند و این غلوی بزرگ و آشکار است .
در حالی که در خود روایت استثناء دیگری هم آمده و ائمه را در نبوت داشتن نیز از انبیاء دیگر جدا کرده است و فقط بحث تعدد زوجات مطرح نیست و وقتی ائمه نبی نبودند به طبع به آنها وحی نیز نخواهد شد .
رابعا : نه تنها در این روایت چنین استثنائی آمده بلکه در حدیث معروف منزلت نیز همین مطلب ذکر شده است [۲]
و کسی در این حدیث خدشه ای ننموده و شیعه و سنی آن را نقل کرده اند .
در این حدیث رسول خدا به امیر المومنین علیه السلام می فرمایند :
انت منی بمنزلة هارون من موسی الا انه لا نبی بعدی .
تو نسبت به من به منزله هارون نسبت به موسی هستی ( هارون وزیر ، وصی ، خلیفه ، برادر و جانشین موسی بعد از او بود چنان چه قرآن نیز به این امر تصریح دارد و تمامی مقاماتی که برای موسی ثابت بود برای هارون نیز ثابت بود ) سپس رسول خدا برای دفع توهم این که کسی گمان نکند که خاتمیت آن حضرت با این سخن باطل می شود بلا فاصله فرمودند جز این که تو نبی نیستی و من خاتم انبیا هستم .
پس طبق این حدیث نیز شیعه ائمه خود را نبی نمی داند .
خامسا : کتب شیعه موجود است و در هیچ یک از آن کتب چنین اعتقادی نیامده که ائمه دارای مقام نبوت باشند .
اگر کسی چنین ادعایی نماید باید دلیل و مدرکی بر آن ارائه دهد و الا دروغ و تهمتی آشکار بر شیعیان محسوب می گردد .
لذا اعتقاد شیعه بر این است که ائمه جمیع خصائص پیامبر را دارند جز نبوت و خصائصی که تنها مختص به آن حضرت بوده است که به زودی بیان می شوند .
سادسا : شیعه معتقد است که رسول خدا خاتم انبیای الهیست و بر این امر از قرآن و اخبار دلایل محکمی را ارائه می نماید و در همین راستا هر کسی را که ادعای پیامبری بعد از آن حضرت نماید کذاب می داند .
چنان چه ادعای میرزا حسین علی نوری و امثال وی را نیز مبنی بر دعوی نبوت کذب و پیروان بهائیت را منحرف می داند .
سابعا : تناقضی در این روایت نیست چرا که استثناء اول نبی بودن ائمه را خارج می کند و استثناء دوم که در مورد تعدد زوجات است از باب مثال ذکر شده بدین معنا که رسول خدا خصائصی در فقه و غیر آن دارند که تنها مختص خودشان است و کس دیگری نیز با ایشان در آن خصائص شریک نیست حتی خود ائمه.
مثل وجوب نماز شب و شب زنده داری و یا تعدد زوجات و مثل وجوب مسواک زدن و امثال این ها که تنها مختص نبی اکرم بوده و لذا باید گفت : ائمه به منزله رسول خدا هستند مگر در نبوت و این خصائص اختصاصی که از جمله آن ها تعدد زوجات است .
نتیجه این که بر خلاف سخن ابوبکر جزائری نه شیعه ائمه خود را نبی می داند و نه این که این روایت متناقض است .
پس به طبع ادعای غلو شیعه نیز مردود است.
منابع :
[۱] محمد بن یعقوب ، کلینی ، کافی ج۱ ص ۶۷۳ باب فی ان الئمه بمن یشبهونه . . . ، نشر دار الحدیث و ج۱ ص ۲۷۰ همان باب از نشر اسلامیه
[۲] برخی از منابع این خبر از کتب اهل سنت : اسنى المطالب، الباب الخامس ص ۲۳/ رقم ۳- ترجمة الإمام علی بن أبی طالب من تاريخ مدينة دمشق ج ۱ ص ۳۴۸ رقم ۴۳۳.- مجمع الزوائد ج ۹ ص ۱۱۱ و رواه الوصابی في أسنى المطالب الباب ۶ رقم ۱۷- وسيلة المآل ص ۲۱۷، و رواه ابن عساكر فی ترجمة الإمام علی بن أبی طالب من تاريخ مدينة دمشق ج ۱ ص ۳۵۴ رقم ۴۴۴، و الوصابی في أسنى المطالب الباب السادس ص ۲۹ رقم ۱۹ و مسند احمد و . . .