شما اینجا هستید: امامت در حدیث > باب حطّه بودن اهل بیت پیامبر
باب حطّه بودن اهل بیت پیامبر
باب حطّه در تاریخ، همان دری است که خداوند متعال براى امتحان بنی اسرائيل دستور مى‌دهد

باب حطّه در تاریخ، همان دری است که خداوند متعال براى امتحان بنی اسرائیل دستور مى دهد كه از آن در برای بخشوده شدن گناهانشان و قبول توبه آن ها با تواضع و فروتنی وارد شوند.

اما بنی‎اسرائیل بر خلاف آن، از پشت وارد شدند و به جاى حطّة كه به معناى طلب مغفرت و آمرزش است، واژه حنطة را بر زبان جارى مى كردند و در نهایت در این امتحان مردود شدند.[۱]

خداوند متعالى در این باره مى فرماید:

«وَإِذْ قُلْنَا ادْخُلُوا هذِهِ الْقَرْیَةَ فَكُلُوا مِنْها حَیْثُ شِئْتُمْ رَغَدًا وَادْخُلُوا الْبابَ سُجَّدًا وَقُولُوا حِطَّةٌ نَغْفِرْ لَكُمْ خَطایاكُمْ وَسَنَزیدُ الْمُحْسِنینَ [بقره/۵۸]

و [به خاطر بیاورید] زمانى را که گفتیم: در این شهر(بیت المقدس) وارد شوید! و از نعمت هاى فراوان آن، هر چه می خواهید بخورید! و از درب [معبد بیت المقدس] با خضوع و خشوع وارد گردید! و بگویید: خداوندا! گناهان ما را بریز! به دنبال آن، خطاهاى شما را خواهیم بخشید و به نیکوکاران پاداش بیشترى خواهم داد».

در ذیل این آیه، حدیث «علی باب حطّة» علی (علیه السلام) دری است که از آن گناهان بخشیده می شود است.

ذکر شده است.

پیامبر گرامى اسلام (صلى الله علیه وآله) امیرالمؤمنین علی (علیه السلام ) را به «باب حطّه» در قوم بنواسرائیل تشبیه مى كند، همان طور كه باب حطّه میزان و ترازویى براى سنجش ایمان بنی اسرائیل بود، امیرالمؤمنین علی(علیه السلام) هم بابى است براى سنجش ایمان امت پیامبر(صلى الله علیه وآله).

«قال أَبُوذَرٍّ الْغِفَارِیُّ، سَمِعْتُ رَسُولَ اللَّهِ (صَلَّى اللَّهُ عَلَیْهِ وَ آلِهِ) یَقُولُ انَّمَا مَثَلُ أَهْلِ بَیْتِی فِیكُمْ كَمَثَلِ سَفِینَةِ نُوحٍ، مَنْ رَكِبَهَا نَجَا، وَ مَنْ تَخَلَّفَ عَنْهَا غَرِقَ، وَ مَثَلِ بَابِ حِطَّةٍ مَنْ دَخَلَهُ نَجَا وَ مَنْ لَمْ یَدْخُلْهُ هَلَكَ [۲]

مَثَل أهل بیت من در میان شما، مانند کشتی نوح(علیه السلام) است؛ هر که بر آن سوار شود، نجات می یابد و هر که سوار نشود، از بین می رود.

همچنین اهل بیت چون باب حطه اند که هر که از آن وارد شود؛ نجات یافته و کسی که از آن داخل نشود؛ هلاک می شود».

امیرالمومنین علی(علیه السلام) فرموده‎اند:

«برای بنی اسرائیل، باب حطّه ای بود و ای امت پیامبر! برای شما نیز باب حطه ای قرار داده شده که همان اهل بیت پیامبرند.

به شما امر شده از افراد هدایت شده اهل بیت پیروی کنید؛ تا بدین وسیله، گناهان شما بخشیده شود ...

باب حطه شما از حطه بنی اسرائیل برتر است؛ زیرا برای آنها از چوب بوده ولی ما اهل بیت؛ ناطق، صادق، مورد رضایت خداوند، هادی و فاضل هستیم».[۳]

قال رسول اللّه: «إنَّما مَثَلُ أهلِ بَیتی فیكُم مَثَلُ بابِ حِطَّةٍ فی بَنی إسرائیلَ ، ومن دخله غفرت له الذنوب»

پیامبر خدا( صلی الله علیه و آله) فرمودند:

«مَثَل اهل بیت من در میان شما همچون «باب حطّة» است در میان بنى اسرائیل.

هر كس از آن درآید آمرزیده شود».

به قول ابن حجر متعصب، که بر تمام این احادیث مهر صحت زده است، ولی خود راه دیگری را غیر از سبیل اهل بیت(علیهم السلام) انتخاب کرده است، حدیث امان را پیامبر به این خاطر فرمود که اهل بیت (علیهم السلام) واسطه هدایت امت هستند، تا بر مردم عذاب نازل نشود.

و حدیث کشتی نجات بودن آن ها... رهایی یافتن مردم از ظلمت اختلاف ها می‎باشد که هر کس از آن‎ها دوری کند در دریای کفران نعمت الهی غرق شده و در طغیانگری هلاک می‎شود.

و باب حطه بودن اهل بیت رسول خدا (صلی الله علیه و آله) به خاطر این است که مردم با دوستی و تواضع در برابرآنان استغفار کنند و مغفرت الهی شامل حالشان شود.[۴]

قال الإمام علیّ (علیه السلام)«نَحنُ بابُ حِطَّةٍ وهُوَ بابُ السَّلامِ، مَن دَخَلَهُ نَجا، ومَن تَخَلَّفَ عَنهُ هَوى[۵]

امام على (علیه السلام ) ما «باب حطّة» هستیم و آن «باب السّلام» است، هر كه از آن درآید نجات یابد و هر كه از آن كنار مانَد هلاك شود».

 پی نوشت:

 [۱]. اهل سنت پاسخ می دهند، ولی زاده، علیرضا، ناشر، رشید، چاپ، موسسه بوستان کتاب، قم، ص۷۸

[۲] .الأمالی، طوسى، محمد بن الحسن‏، محقق، مؤسسة البعثة، ناشر، دار الثقافة، چاپ اول، ۱۴۱۴ق، قم‏، ص۶۰

[۳] .عسکری، امام ابومحمد حسن بن علی، التفسیر المنسوب الی الامام العسکری، ص ۵۴۶، قم، مدرسه امام مهدی، چاپ اول، ۱۴۰۹ق.

[۴]. ابن حجر الهیثمی، احمدبن محمد مكى، باب، ۱۱، فضایل اهل بیت نبوی (علیهم السلام)، ناشر، بی تا، تهران

[۵]. الخصال‏، ابن بابویه، محمد بن على‏، محقق، غفارى، ناشر، جامعه مدرسین‏، چاپ: قم‏، سال چاپ: ۱۳۶۲ ش‏، ج۲، ص۶۲۶

تفسیر فرات الكوفی‏، فرات بن ابراهیم،‏ محقق، كاظم، محمد، ناشر، مؤسسة الطبع و النشر فی وزارة الإرشاد الإسلامی‏، تهران‏، ۱۴۱۰ ق‏، ص۳۶۷.

ارسال نظر