شما اینجا هستید: اشعار ومتون ادبی > پای غدیر
پای غدیر

پای غدیر، سرنوشت معنویت شیعه رقم می خورد و

پیام آسمانی توحید، به کسانی که خدا را نه با زبان،

که با مشاهده جان دریافته اند، می رسد.

 

در گرمای بیابان، بر ریگ های تفتیده، بشر را به کسانی سپرده اند

که جامع صفات نیکویند؛ در تنهایی، مرد عبادت و در

میدان، مرد رشادت، در علم بی نظیر و در عمل بی بدیل.

 

در آخرین حج پیامبر، در نقطه جدایی کاروان ها، اسوه حکومت،

معرفی می شود تا زمام داران آینده، مشقِ خویش

را بدانند و راه خویش را بیابند.

 

پای برکه های غدیر، وصیت پیامبر نوشته می شود:

«کتاب خدا و اهل بیتم را به یادگار گذاشته ام تا در کوره

راه های زندگی، گمراه نشوید.

 

درس مساوات و برادری را میان شما به یادگار گذاشته ام.

شما با هم برادرید؛ خدایتان یکی و پدرتان یکی است؛

 

همه شما از آدمید و آدم از خاک است.

عرب و عجم بر یکدیگر برتری ندارند؛

بهترین شما باتقواترین شماست».

 

«رسوم جاهلیت، باطل است دیگر. شیطان از این آب

و خاک ناامید شده است.» در عطش زارِ دوردست، در آتشْ باران،

وصیت پیامبر نوشته می شود؛ اما کجایند کسانی که گردن نهند به پذیرش آن!

 

غدیر، بارها اتفاق افتاده بود

غدیر، در امتداد مدینه است.

 

غدیر، نه تنها در حجة الوداع پیامبر، که بارها رخ داده بود؛

در دعوت «عشیرة الاقربین»، در «لیلة المبیت»، در غزوه خندق.

 

غدیر، نه تنها در حجة الوداع پیامبر، که بارها شنیده شده بود؛

در «حدیث منزلت»، در حدیث «شهر علم»، در آیه های ولایت.

 

غدیر، روزِ بعد از روز بعثت نیست؛ غدیر روز اسلام است؛

از صبح تا شب؛ تمام دقیقه هایش، منطبق اند بر دقیقه های روز بعثت.

 

 غدیر، یک تاریخ است؛ تاریخی سرخ که اولش مدینه است

وسطش کربلا و آخرش ظهور.

ارسال نظر