پاسخ:
از دیدگاه مذهب تشیع حضرت علی ـ علیه السلام ـ امام، جانشین و وصی پیامبر خدا ـ صلی الله علیه و آله و سلم ـ می باشد، این مقام از طرف خداوند به آن حضرت و سپس به یازده امام بعد از او اعطا شده است.
در منابع و كتاب های معتبر اهل سنت دلایل زیادی بر حقانیت امام علی ـ علیه السلام ـ در خصوص این مطلب وجود دارد كه در ذیل به صورت اشاره وار به آن ها پرداخته می شود.
1ـ اولین چیزی كه در منابع اهل سنت قابل توجه می باشد شأن نزول آیه تطهیر است این حدیث در منابع معتبر اهل سنت از جمله صحیح مسلم كه یكی از معتبر ترین كتاب ها در نزد آنان است ذكر گردیده است.
این حدیث از طریق عایشه همسر پیامبر(صلی الله علیه و آله) این گونه نقل شده است كه روزی پیامبر خدا ـ صلی الله علیه و آله و سلم ـ بین طلوعین، جامه ای را كه از پشم سیاه بافته شده بود بر روی خود انداخت كه در این هنگام حسن بن علی آمد و پیامبر او را در كنار خود زیر كساء برد و سپس حسین آمد او هم زیر كساء رفت و بعد از او فاطمه دختر رسول الله آمد او هم داخل كساء شد و بعد از او علی آمد و در زیر كساء با آن ها یك جا شد.
در این زمان پیامبر ـ صلی الله علیه و آله و سلم ـ فرمود:
«انما یرید الله لیذهب عنكما الرجس اهل البیت»(1).
در مستدرك حاكم و كتاب های دیگر اهل سنت نیز از زبان ام سلمه همسر دیگر پیامبر ـ صلی الله علیه و آله و سلم ـ نقل شده است كه زمانی كه این آیه در خانه من بر پیامبر نازل گردید پیامبر ـ صلی الله علیه و آله و سلم ـ علی، فاطمه، حسن و حسین را در زیر كساء جمع كردند و فرمودند:
«اللهم هؤلاء اهل بیتی» ام سلمه می گوید من عرض كردم آیا من از اهل بیت نیستم فرمودند:
تو اهل منی و با خیر هستی و اینان اهل بیت من هستند.(2)
از آن جائی كه در محل خودش ثابت شده است آیه تطهیر بر عصمت اهل بیت دلالت صریح دارد و امام هم باید معصوم باشد پس با توجه به این حدیث امام علی ـ علیه السلام ـ وصی و جانشین بر حق پیامبر خدا ـ صلی الله علیه و آله و سلم ـ خواهد بود.
2ـ فخر رازی یكی از فرهیخته ترین مفسران اهل سنت می گوید:
هر كه در دین خود به علی بن ابی طالب اقتدا كند به درستی كه او هدایت شده است و دلیل بر این مطلب سخن پیامبر اسلام است كه فرمود:
«اللهم ادر الحق مع علی حیث دار.
خدایا حق را با علی قرار بده هر جا كه باشد».(3)
و نیز در منابع اهل سنت آمده كه علی با حق است و حق با علی است هر جا می خواهد باشد.(4)
3ـ در كتاب های اهل سنت آمده كه پیامبر فرمود:
«علی با قرآن است و قرآن با علی است و آن دو هرگز از هم جدا نمی شوند تا این كه در حوض بر من وارد شوند».
و باز پیامبر به علی فرمود:
«یا علی هر كه از من جدا شود از خدا جدا شده است و هر كه از تو جدا شود یا علی از من جدا شده است».(5)
4ـ حدیث غدیر در كتاب های متعدد و معتبر اهل سنت منعكس گردیده است.
در صحیح مسلم آمده كه پیامبر در محلّی به نام «خم» بین مكه و مدینه بعد از این كه خدا را حمد و ستایش نموده و مردم را موعظه كرد، فرمود:
«ایها الناس نزدیك است كه پیامبر دعوت خدا را جواب گوید و من در میان شما دو چیز گران بها را می گذارم اول آن دو، كتاب خدا است كه در آن هدایت و نور است پس آن را بگیرید و به آن متمسك شوید.
دومی اهل بیت من است و سه بار فرمود: اذكركم الله فی اهل بیتی»(6)
در كتاب های زیادی مثل مسند احمد، مسند ابی یعلی، معجم الكبیر، معجم الاوسط، مسند بزاز، كنز العمال، مجمع الزوائد، المطالب العالیه، تاریخ مدینه دمشق، سنن نسائی و سایر كتاب های اهل سنت حدیث غدیر نقل شده است كه در اینجا این حدیث را شبیه آن چه كه در كتاب های شیعه آمده است از كتاب های مستدرك حاكم، صحیح بن حبان و الاحادیث المختاره كه از كتاب های صحیح اهل سنت می باشند نقل می كنیم:
پیامبر ـ صلی الله علیه و آله و سلم ـ هنگامی كه از حجه الوداع بر می گشت در محلّی به نام غدیرخم فرود آمدند و پس از حمد و ثنای خدا فرمود:
«ای مردم نزدیك است من دعوت حق را لبیك گویم و من در بین شما چیزی را می گذارم كه بعد از آن گمراه نشوید كتاب خدا و سپس ایستاد و دست علی را گرفت و فرمود: ای مردم چه كسی اولی به شما از خودتان است؟
گفتند خداوند و رسولش بهتر می داند.
فرمود آیا من اولای به شما از خودتان نیستم؟ گفتند چرا.
فرمود: «من كنت مولاه فعلی مولاه.
پس هر كه من مولای او هستم علی مولای اوست»(7)
5ـ جلال الدین سیوطی از مجاهد نقل نموده هنگامی كه آیه «یَا أَیُّهَا الرَّسُولُ بَلِّغْ مَا أُنزِلَ إِلَیْك مِن رَّبِّك» نازل شد پیامبر عرض كرد من تنهایم چگونه این كار را در بین مردم انجام دهم.
سپس آیه «إِن لَّمْ تَفْعَلْ فَمَا بَلَّغْتَ رِسَالَتَهُ» نازل گردید.
سیوطی از ابو سعید خدری نقل می كند كه این آیه در روز غدیر درباره علی بن ابی طالب بر رسول الله نازل شد.(8)
6ـ بر طبق روایات اهل سنت حدیث ثقلین در حادثه تاریخی غدیرخم از پیامبر خدا صادر شده است پیامبر در خطبه غدیر فرمود:
«من در میان شما دو چیز گران بها را بر جای گذاشتم یكی از آن ها بزرگتر از دیگری است.
كتاب خدا و عترتم اهل بیتم. آن دو هرگزازهم جدا نمی شوند تا این كه در حوض بر من وارد شوند».
سپس بعد از این كه گفت خداوند مولای من است و من ولی هر مومن می باشم دست علی را گرفت و فرمود:
«هر كه من ولی او هستم پس این ولی اوست خدایا دوست بدارهر كه او را دوست بدارد و دشمن دار هركه او را دشمن بدارد».(9)
در مستدرك این حدیث با این اضافه كه «هرگز گمراه نخواهید شد اگر از آن دو متابعت كنید» نقل شده است و پیامبر بعد از گفتن سه مرتبه «اتعلمون انی اولی بالمومنین من انفسهم .
آیا می دانید من اولای به مومنین از خود آنان هستم».
فرمود: «من كنت مولاه فعلی مولاه»(10)
حدیث ثقلین در اغلب كتاب های اهل سنت مثل سنن ترمذی، سنن طبرانی، بیهقی، الدرالمنثور تفسیر ابن كثیرو... با مضمون های همسان نقل شده است.
7ـ حدیث منزلت كه دلالت بر وصایت حضرت علی ـ علیه السلام ـ دارد به طور گسترده در منابع اهل سنت نقل شده است.
این حدیث به مناسبت های مختلف از پیامبرـ صلی الله علیه و آله و سلم ـ صادر گردیده است.
یكی از این مناسبت ها جنگ تبوك است.
در جنگ تبوك زمانی كه پیامبر ـ صلی الله علیه و آله و سلم ـ در مدینه، علی ـ علیه السلام ـ را جانشین خود قرار داد.
علی عرض كرد یا رسول الله مرا در بین زنان و بچه ها می گذاری؟
پیامبر فرمود آیا راضی نمی شوی به این كه تو نسبت به من مثل هارون نسبت به موسی باشی الا این كه بعد از من پیامبری نخواهد بود.(11)
حدیث منزلت در اكثر كتاب های حدیثی و تفسیری اهل سنت مانند صحیح مسلم 4:1870، مستدرك حاكم 2:367، صحیح ابن حبان 15:370، الدرالمنثور 4:322، تفسیر قرطبی 1:266، المعجم الاوسط 5:287، معجم ابی یعلی 1:167، امالی المحاملی 1:209، تفسیر ابن ابی حاتم 6:1865، تاریخ مدینه دمشق 42:154 و .... ذكر شده است.
8ـ حدیث رایت (لواء) از جمله احادیثی است كه دلالت بر حقانیت علی ـ علیه السلام ـ دارد این حدیث همراه با یك سناریواز طرف پیامبرـ صلی الله علیه و آله و سلم ـ به نمایش گذاشته شده است در این حدیث آمده است كه در جنگ خیبر لواء را به ابوبكر داد او منصرف گردید و نتوانست خیبر را فتح كند.
فردای آن روز لواء را به عمر داد اوهم شكست خورد و نتوانست خیبر را فتح كند.
اصحاب ناراحت شدند پیامبر در این هنگام فرمود فردا لواء جنگ را به دست كسی خواهم داد كه خدا و رسولش او را دوست دارند و او نیز خدا و رسولش را دوست دارد و از این جنگ بر نخواهد گشت تا این كه خیبر را فتح كند.
چون صبح شد پیامبر بعد از اقامه نماز صبح، ایستاد و لواء را طلبید وعلی را دعوت نمود درحالی كه چشم درد داشت، پیامبر آب دهان خود را بر چشم او مالید و لواء را به دست او داد.(12)
9ـ مباهله پیامبر خدا با نصارای نجران یكی از حوادثی است كه در راستای حقانیت علی ـ علیه السلام ـ در قرآن كریم منعكس گردیده است.
در منابع اهل سنت به این مسئله این گونه پرداخته شده است كه هنگامی كه آیه مباهله نازل گردید پیامبرـ صلی الله علیه و آله و سلم ـ علی، فاطمه، حسن و حسین را خواند و گفت: اللهم هؤلاء اهلی(13)
سیوطی و ابن كثیر در تفاسیرشان می گویند كه در آیه مباهله مراد از انفسنا، رسول الله و علی می باشد و مراد از ابنائنا حسن و حسین و مراد از نسائنا فاطمه می باشد.(14)
زمخشری می گوید در روز مباهله پیامبر دست حسن و حسین را گرفت و فاطمه و علی به دنبال آنان بودند، هنگامی كه اسقف نجران این منظره را دید گفت ای طائفه نصاری من صورت هایی را می بینم كه اگر از خدا بخواهند كوه را از جا بركند، خداوند آن را بر خواهد كند.
با آنان مباهله نكنید كه هلاك می شوید و بر روی زمین تا روز قیامت یك نفر نصرانی باقی نخواهد ماند.(15)
10ـ حدیث سفینه یكی از روایات دیگری است كه در كتاب های اهل سنت نقل شده و دلالت بر حقانیت علی ـ علیه السلام ـ در امر امامت و خلافت دارد.
در این حدیث پیامبر فرموده است:
«مَثل اهل بیت من در میان شما مانند كشتی نوح در قوم نوح است هر كه سوار آن شد نجات یافت و هر كه از آن تخلف كرد هلاك گردید و غرق شد».(16)
11ـ در مسئله انذار اقربین هنگامی كه پیامبر اقوام خود را دعوت كرده بود خطاب به آنان گفت كدام یك از شما در دنیا و آخرت جانشین من می شوید؟
همگی ابا ورزیدند پیامبر به علی فرمود:
تو ولی من در دنیا و آخرت می باشی.(17)
ابن عباس می گوید:
پیامبر به علی فرمود:
تو بعد از من ولی هر مرد و زن مومن می باشی.(18)
و نیز از پیامبر ـ صلی الله علیه و آله و سلم ـ نقل شده كه فرمود:
من شهر علمم و علی در آن است، پس هر كه بخواهد داخل شهر شود باید از «در» آن وارد شود.(19)
احادیث و روایات دیگری هم در فضائل و شایستگی امام علی ـ علیه السلام ـ برای امامت در منابع اهل سنت وجود دارد كه در این مختصر به همین روایات و مطالبی كه ذكر گردید بسنده می شود كه با استدلال به این روایات می توان حقانیت حضرت علی ـ علیه السلام ـ را در مقام امامت و وصایت از جانب خدا و رسولش به اثبات رسانید.
پی نوشت:
1. مسلم بن حجاج، صحیح مسلم، بیروت، دار احیاء التراث العربی، 4:1883.
2. نیشابوری، محمد بن عبد الله، المستدرک علی الصحیحن، بیروت، دار الکتب العلمیه، اول، 1411 ق، 3:451.
3. رازی، فخر الدین محمد بن عمر، التفسیر الکبیر، بیروت، دار الکتب العلمیه، 1421 ق، 1:168.
4. المستدرک علی الصحیحین، 3:134، و هیثمی، علی بن ابی بکر، مجمع الزوائد، قاهره، دار الریان للتراث، 7:235.
5. المستدرک، 3:134 و مجمع الزوائد 9:134.
6. صحیح مسلم، 4:1873.
7. المستدرک علی الصحیحین، 3:118 و تمیمی بستی، محمد بن حبان، صحیح ابن حبان، 15:376، بیروت، موسسه الرساله، 1414 ق، و حنبلی مقدسی، محمد بن عبد الواحد، الأحادیث المختاره 2:105 و 106، مکه مکرمه، مکتبه النهضة الحدیثه، 1410 ق.
8. سیوطی، جلال الدین عبد الرحمن، الدرالمنثور، بیروت، دار الفکر، 1993 م، 3:117.
9. نسائی، احمد بن شعیب، فضائل الصحابه، بیروت، دار الکتب العلمیه، ص 14.
10. المستدرک علی الصحیحین، 3:118.
11. فضائل الصحابه، نسائی، ص 14.
12. صحیح مسلم، 4:1871، و شیبانی، احمد بن حنبل، مسند احمد، 2:593، مصر موسسه قرطبه، و فضائل الصحابه (نسائی)، ص 15.
13. صحیح مسلم، 4:1871.
14. الدر المنثور، 2:231 و ابن کثیر، اسماعیل بن عمر، تفسیر ابن کثیر، بیروت، دار الفکر، 1401 ق، 1:372.
15. زمخشری خوارزمی، محمود بن عمر، الکشاف، بیروت، دار احیاء التراث العربی، 1:395.
16. المستدرک علی الصحیحن، 2:373 و متقی هندی، حسام الدین، کنز العمال، 12:44، بیروت، دار الکتب العلمیه، 1419 ق و الدر المنثور، 4:434 و طبری، سلیمان بن احمد، المعجم الاوسط، 4:10، قاهره، دار الحرمین، 1415 ق.
17. المستدرک علی الصحیحین، 3:133.
18. همان، 3:134.
19. همان، 3:126 و 127.