شما اینجا هستید: پرسش وپاسخ > اگر واقعه غدیر حقیقت دارد، چرا امام علی(علیه السلام) و پیروان او در جواب مخالفان خویش، هرگز به آن اشاره نکرده اند؟
اگر واقعه غدیر حقیقت دارد، چرا امام علی(علیه السلام) و پیروان او در جواب مخالفان خویش، هرگز به آن اشاره نکرده اند؟

پاسخ:

بر خلاف باور سوال کننده محترم، امیرالمؤمنین(علیه السلام)، برخی از معصومین:

و نیز تعدادی از شیعیان، صحابه و تابعین، در مواردی، به حدیث غدیر احتجاج کرده اند.

ما به برخی از مهمترین این احتجاجات بر اساس تقدم زمانی آنها، اشاره می کنیم.

در هر مورد به ذکر یک حدیث از یک مصدر اکتفا کرده و در پانوشت ها به منابع دیگر ارجاع داده ایم.

أ ) احتجاجات امیرالمؤمنین(علیه السلام) به حدیث غدیر :

1– احتجاج امیرالمؤمنین(علیه السلام) به حدیث غدیر در روز شوری.

این احتجاج از طریق صحابی پیامبر اکرم(صلی الله علیه و آله) ابو الطفیل عامر بن واثله، در منابع مختلف اهل تسنّن نقل شده است.

ما این گزارش را از المناقب خوارزمی نقل می کنیم و در پایان به منابع دیگر ارجاع می دهیم:

ابو الطفیل عامر بن واثله قال: كنتُ على الباب یوم الشورى مع علیّ(علیه السلام)فی البیت، و سمعتُه یقول لهم: لأَحتجّنَّ علیكم بما لا یستطیعُ عربیُّكم و لا عجمیُّكم تغییر ذلك ...

قال: فأَنشُدكُمْ باللَّه: هل فیكم أحد قال له رسول اللَّه(صلی الله علیه و آله): من كنتُ مولاه فعلیّ مولاه، اللّهمّ والِ من والاه، و عادِ من عاداه، و انصر من نصره، لیبلِّغ الشاهد الغائب، غیری؟ قالوا: اللّهمّ لا.[1]

ابو الطفیل عامر بن واثله می گوید:

من در روز شوری همرای علی(علیه السلام) بودم، و شنیدم که به جمع می گفت:

همانا [امروز] با شما به گونه ای احتجاج می کنم که هیچ یک از شما، نه عرب و نه عجم، نتوانید آن را تغییر دهید [و با مفاد آن مخالفت ورزید]؛

شما را به خداوند سوگند می دهم:

آیا در میان شما کسی هست که رسول الله به او گفته باشد:

«هر کس من مولای اویم پس علی مولای اوست، خداوندا دوست بدار هر که علی را دوست بدارد و دشمن بدار هر که او را دشمن می دارد.

و یاری فرما هر که علی را یاری می کند» [و پیامبر دستور داد] تا هر کس که در آن روز حضور داشت، غائبین را خبر دهد؟

همه گفتند:

خدا را گواه می گیریم: نه!

2 - احتجاج امیرالمؤمنین(علیه السلام) به حدیث غدیر در زمان خلافت عثمان.

این احتجاج از طریق سلیم بن قیس هلالی، تابعی کبیر، در کتاب فرائد السمطَیْن حمّویی نقل شده است.

از آنجا که متن این احتجاج طولانی است، ما فقط بخشی از آن را که مناسب بحث ماست، ارائه می کنیم:

سُلَیم بن قیس الهلالی قال:

رأیت علیّا- صلوات اللَّه علیه- فی مسجد رسول اللَّه(صلی الله علیه و آله) فی خلافة عثمان ...

فأقبل القوم علیه، فقالوا: یا أبا الحسن ما یمنعك أن تتكلّم؟

فقال: ما من الحیّین إلّا و قد ذكر فضلًا، و قال حقّا، فأنا أسألكم یا معشر قریش و الأنصار: بمن أعطاكُمُ اللَّه هذا الفضل بأنفسكم و عشائركم و أهل بیوتاتكم أم بغیركم؟

قالوا: بل أعطانا اللَّه و منَّ به علینا بمحمد(صلی الله علیه و آله) وعشیرته، لا بأنفسنا و عشائرنا و لا بأهل بیوتاتنا.

قال: صدقتم یا معشر قریش و الأنصار، ألستم تعلمون أنَّ الذی نلتم من خیر الدنیا و الآخرة منّا أهل البیت خاصّة دون غیرهم؟... فأَنشدُكُم اللَّه: أتعلمون حیث نزلت ... ‏

(وَ لَمْ یَتَّخِذُوا مِنْ دُونِ اللَّهِ وَ لا رَسُولِهِ وَ لَا الْمُؤْمِنِینَ وَلِیجَةً) قال الناس:یا رسول اللَّه! أ خاصّة فی‏بعض المؤمنین، أم عامّة لجمیعهم؟ فأمر اللَّه عزّ و جلّ (صلی الله علیه و آله)

أن یُعلمهم ولاة أمرهم، و أن یفسِّر لهم من الولایة ما فسّر لهم من صلاتهم و زكاتهم و حجِّهم، بنصبی للناس بغدیر خُمّ، ثمّ خطب، و قال:

أیّها الناس إنَّ اللَّه أرسلنی برسالةٍ ضاق بها صدری و ظننت أنَّ الناس مُكذِّبیّ، فأوعدنی لَأُبلّغُها أو لَیعذّبنی.

ثمّ أمر، فنودی بالصلاة جامعة، ثمّ خطب، فقال:أیّها الناس أ تعلمون أنَّ اللَّه عزّ و جلّ مولای و أنا مولى المؤمنین، و أنا أولى بهم من أنفسهم؟

قالوا:بلى یا رسول اللَّه.

قال: قُم یا علیّ، فقمت، فقال: من كنتُ مولاه فعلیّ مولاه، اللّهمّ والِ من والاه، و عادِ من عاداه ....

فقالوا كلّهم: اللّهمّ نعم، قد سمعنا ذلك، و شهدنا كما قلت.

و قال بعضهم: قد حفظنا جلّ ما قلت، و لم نحفظ كلّه! و هؤلاء الذین حفظوا أخیارنا و أفاضلنا.[2]

3 - احتجاج امیرالمؤمنین(علیه السلام) به حدیث غدیر در زمان خلافت خویش در رحبه کوفه.

این احتجاج را برخی از صحابی و تابعین نقل کرده اند[3]:

از صحابه:

زید بن أرقم[4]، أبوالطفیل عامر بن واثلة[5] و یعلی بن مرّة بن وهب[6].

از تابعین:

حَبّة بن جُوین العُرَنی[7] و[8]، ابو سلمان المؤذن[9]، اصبغ بن نباته[10]، زاذان بن عمر[11]، زِرّ بن حُبیش الأسدی[12]‏، زیاد بن أبی زیاد[13]،

زید بن یُثیع‏[14]، سعید بن أبی حدّان[15]‏، سعید بن وهب‏[16]، أبو عمارة عبد خیر بن یزید الهمدانیّ[17]، عبد الرحمن بن أبی لیلى[18]‏، عمرو ذی مر[19]، عَمیرة بن سعد[20]، هانی بن هانی[21] و حارثة بن مضرّب[22].

ما این گزارش را از طریق زید بن ارقم، به نقل از مسند احمد بن حنبل، ذکر می کنیم:

عن زید بن أرقم قال: نشد علیٌّ الناس فقال: أَنشُد اللَّه رجلًا سمع النبیّ(صلی الله علیه و آله) یقول: من كنتُ مولاه فعلیّ مولاه، اللّهمّ والِ من والاه، و عادِ من عاداه.

فقام اثنا عشر رجلًا بدریّا، فشهدوا بذلك، و كنتُ فیمن كتم، فذهب بصری.

5 - احتجاج امیرالمؤمنین(علیه السلام) به حدیث غدیر در جنگ جمل.

این احتجاج از طریق نُذَیْر الضَّبِّی، تابعی کبیر، نقل شده است.

ما این گزارش را از المستدرک علی الصحیحین حاکم نیشابوری نقل می کنیم و در پایان به منابع دیگر ارجاع می دهیم:

كنّا مع علیّ یوم الجمل، فبعث إلى طلحة بن عبید اللَّه أن القنی، فأتاه طلحة.

فقال: نشدتُك اللَّه هل سمعتَ رسول اللَّه(صلی الله علیه و آله) یقول: من كنتُ مولاه فعلیّ مولاه، اللّهمّ والِ من والاه، و عادِ من عاداه؟

قال: نعم.

قال: فلِمَ تُقاتِلُنی؟

قال: لم أذكُر.

قال: فانصرف طلحة.[23]

6 - احتجاج امیرالمؤمنین(علیه السلام) به حدیث غدیر در زمان خلافتش در کوفه.

این احتجاج از طریق ابو رملة زِرّ بن حُبَیش[24]، ریاح بن الحارث النخعی[25] و حبیب بن یسار[26] - که همگی از تابعین هستند - نقل شده است.

ما متن گزارش را از مسند احمد بن حنبل و از طریق ریاح بن الحارث، نقل می کنیم و در پایان به منابع دیگر ارجاع می دهیم:

ریاح بن الحارث‏ قال: جاء رَهْطٌ إلى علیّ بالرحبة، فقالوا: السلام علیك یا مولانا.

قال: و كیف أكون مولاكم و أنتم عرب؟

قالوا: سمعنا رسول اللَّه(صلی الله علیه و آله) یقول یوم غدیر خُمّ: من كنتُ مولاه فعلیٌّ مولاه.

قال ریاح: فلمّا مضوا تبعتُهم فسألتُ من هؤلاء؟ قالوا: نفرٌ من الأنصار فیهم أبو أیّوب الأنصاری.[27]

ب ) احتجاجات برخی معصومین: به حدیث غدیر

1 – احتجاج حضرت زهراء(سلام الله علیها).

شمس الدین جزری در کتاب خویش، اسنی المطالب فی مناقب علی بن ابی طالب، بعد از ذکر احتجاجات امیرالمؤمنین به حدیث غدیر، در عبارت کوتاهی، احتجاج حضرت زهراء(سلام الله علیها) به حدیث غدیر را نیز ذکر می کند:

عن فاطمة بنت رسول اللَّه- صلّى اللَّه علیه و رضی عنها- قالت: أَ نسیتُم قول رسول(صلی الله علیه و آله) یوم غدیر خُمّ: من كنتُ مولاه فعلیٌّ مولاه، و قوله(صلی الله علیه و آله): أنت منّی بمنزلة هارون من موسى علیهما السلام؟![28]

2 – احتجاج امام حسن(علیه السلام).

این احتجاج از طریق امام سجاد(علیه السلام) در ینابیع المودة قُندوزی حنفی، نقل شده است:

جعفر الصادق، عن أبیه، عن جده: إنّ الحسن ابن أمیر المؤمنین علی (سلام الله علیهم) خطب على المنبر وقال: ... إنَّا أهل بیت أكرمنا اللَّه بالإسلام و اختارنا و اصطفانا، و أذهب نّا الرجسَ و طهّرَنا تطهیراً، لم تفترق الناس فرقتین إلّا جعلنا اللَّه فی خیرهما من آدم إلى جدّی محمد.

فلمّا بعث اللَّه محمداً للنبوّة و اختاره للرسالة، و أنزل علیه كتابه، ثمّ أمره بالدعاء إلى اللَّه عزّ و جلّ، فكان أبی أوّل من استجاب للَّه و لرسوله، و أوّل من آمن و صدّق اللَّه و رسوله صلى الله علیه و سلم ... و قد رأوه و سمِعوه حین أخذ بید أبی بغدیر خُمّ و قال لهم: من كنتُ مولاه فعلیّ مولاه، اللّهمّ والِ من والاه، و عادِ من عاداه.

ثمّ أمرهم أن یبلّغ الشاهد الغائب.[29]

ج ) احتجاجات شیعیان و برخی از صحابه و تابعین به حدیث غدیر

در این موارد، دیگر متعرض متن احتجاجات نمی شویم و فقط در پانوشت، به منابع ارجاع می دهیم:

1– احتجاج مردی به نام بُرد با عمرو بن العاص.[30]

2– احتجاج عمّار بن یاسر با عمرو بن العاص در جنگ صفّین.[31]

3– احتجاج اصبغ بن نباته در مجلس معاویه.[32]

4– احتجاج یک جوان با ابو هریره در مسجد کوفه.[33]

 5– احتجاج فردی با زید بن ارقم.[34]

6– احتجاج زنی به نام دارمیّه حجونیّه با معاویه.[35]

 [1] . المناقب، خوارزمی،ص313/فرائد السمطین، حمّویی، ج1، ص319/الدرّ النظیم؛ ابن حاتم شامی، ج1، ص116/الصواعق المحرقة، ابن حجر هیتمی، صص126و156/الضعفاء الکبیر، حافظ العقیلی، ج1، ص211/ الاستیعاب، ابن عبدالبرّ، ج3، ص1098/شرح نهج البلاغه، ابن ابی الحدید، ج 6، ص167/و منابع دیگر.

[2]. فرائد السمطین، حمّویی، ج 1، ص 312

[3] بسیاری از طرق این احتجاج، صحیح بوده و در سند آنها راویان ثقه قرار دارند.

[4]. مسند، احمد بن حنبل، ج6، ص510/مجمع الزوائد، هیثمی، ج9، ص106/مناقب علی بن ابی طالب8، ابن مغازلی، ص33/ذخائر العقبی، محب الدین طبری، ص67/و منابع دیگر

[5]. مسند، احمد بن حنبل، ج5، ص498/مجمع الزوائد، هیثمی، ج9، ص104/خصائص امیرالمؤمنین، احمد بن شعیب النسائی، ص113/کفایة الطالب، کنجی شافعی، ص55/الریاض النضرة، محب الدین طبری، ج3، ص114/اسد الغابة، ابن اثیر، ج6، ص252/البدایة و النهایة، ابن کثیر، ج5، ص231/و منابع دیگر.

[6]. اسد الغابة، ابن اثیر، ج2، ص290و ج 5، ص297/الاصابة فی تمییز الصحابة، ابن حجر عسقلانی، ج3، ص542

[7]. مناقب علی بن ابی طالب، ابن المغازلی، ص20/الکنی و الاسماء، محمد بن احمد دولابی، ج2، ص88

[8] . در مورد صحابی یا تابعی بودن حَبّة بن جُوین، میان دانشمندان رجال و سیره اختلاف است؛ برخی او را از صحابه بر شمرده اند و برخی نیز او را جزء تابعین محسوب کرده اند. او پیامبر را درک کرده است، اما پس از وفات پیامبر اسلام آورده است. لذا خارج از تعریف صحابی است و باید او را در شمار کبار تابعین داخل کرد.

[9]. شرح نهج البلاغة، ج 4، ص 74

[10]. اُسْد الغابة، ابن اثیر، ج3، ص469 و ج6، ص130/الاصابة، ابن حجر عسقلانی، ج2، ص408 و ج4، ص80

[11]. مسند، احمد بن حنبل، ج1، ص135/مجمع الزوائد، هیثمی، ج9، ص107/صفة الصفوة، ابن الجوزی، ج11، ص121/مطالب السؤول، محمد ابن طلحة، ص54/البدایة و النهایة، ابن کثیر، ج5، ص210 و ج7، ص348/کنز العمال، متّقی هندی، ج6، ص407/و منابع دیگر.

[12]. شرح المواهب، ابوعبدالله الزرقانی، ج7، ص13

[13]. مسند، احمد بن حنبل، ج6، ص510/مجمع الزوائد، ج9، ص106/البدایة و النهایة، ابن کثیر، ج7، ص348/الریاض النضرة، محب الدین طبری، ج2، ص170/و منابع دیگر

[14]. مسند، احمد بن حنبل، ج1، ص189/البدایة و النهایة، ابن کثیر، ج5، ص299/خصائص امیرالمؤمنین، احمد بن شعیب النسائی، صص 101و102/مجمع الزوائد، هیثمی، ج9،ص105/و منابع دیگر.

[15]. فرائد السمطین، حمّویی، ج1، ص68

[16]. مسند، احمد بن حنبل، ج1، ص189 و ج6، ص504/خصائص امیرالؤمنین، احمد بن شعیب النسائی، صص101و117و167/اُسْد الغابة، ج3، ص492/الاصابة فی تمییز الصحابة، ابن حجر عسقلانی، ج2، ص421/و منابع دیگر.

[17]. المناقب، خوارزمی، ص156/البدایة و النهایة، ابن کثیر، ج5، ص210/العلل الواردة فی الاحادیث النبویة، دارقطنی، ج3، ص244/ و منابع دیگر.

[18]. مسند، احمد بن حنبل، ج1، صص191و192/تاریخ بغداد، خطیب بغدادی، ج14، ص236/اسد الغابة، ابن اثیر، ج4، ص108/و منابع دیگر.

[19]. مسند، احمد بن حنبل، ج1، ص189/خصائص امیرالمؤمنین، احمد بن شعیب النسائی، ص117/مجمع الزوائد، هیثمی، ج9، 105/کفایة الطالب، کنجی شافعی، ص63/البدایة و النهایة، ج5، ص230/و منابع دیگر.

[20]. حلیة الاولیاء، ابو نعیم اصفهانی، ج5، ص26/خصائص امیرالمؤمنین، ص100/مناقب علی بن ابی طالب8، ابن مغازلی، ص26/البدایة و النهایة، ج5، ص230/کنز العمال، متّقی هندی، ج13، ص154/ و منابع دیگر.

[21]. اسد الغابة، ابن اثیر، ج3، ص492

[22]. خصائص امیرالمؤمنین(علیه السلام)،ص167/السیرة الحلبیة، نورالدین حلبی، ج3، ص274

[23]. المستدرک علی الصحیحین، ج3، ص419/مروج الذهب، مسعودی، ج 2، ص382/المناقب، خوارزمی، ص182/تاریخ مدینة دمشق، ابن عساکر، ج8،ص568/تذکرة الحفاظ، ابن الجوزی، ص42/مجمع الزوائد، هیثمی، ج9، ص107/کنزالعمال، متّقی هندی، ج 6، ص83

[24]. اُسْد الغابة، ج1، ص441/الاصابة فی تمییز الصحابة، ج1، ص304/مجمع الزوائد، هیثمی، ج9، ص104

[25]. مسند، احمد بن حنبل، ج6، ص538/کشف الغمّة، اربلی، ج1، ص324/الریاض النضرة، ج2، ص169 و ج3، ص113/البدایة و النهایة، ابن کثیر، ج5، ص231/

[26]. کشف الغمّة فی معرفة الائمة، علی بن عیسی اربلی، ج1، ص312

[27] . مسند احمد بن حنبل،ج 6، ص583/کشف الغمّه، اربلی، ج1، ص 324/اُسْد الغابة، ابن اثیر، ج1، ص441/ الاصابة فی تمییز الصحابة، ابن حجر عسقلانی، ج1، ص304/الریاض النَضِرَة، محب الدین طبری، ج3، ص 113/مجمع الزوائد، هیثمی، ج 9، ص104/الاربعین فی مناقب امیرالمؤمنین، عطاءالله شیرازی، ص42

[28]. اسنی المطالب، شمس الدین جزری شافعی، صص 49و50

[29]. ینابیع المودة، قندوزی حنفی، ج 3، ص150

[30]. الامامة و السیاسة، ابن قتیبه دینَوَری، ج1، ص97

[31]. وقعة صفّین، نصر بن مزاحم، ص338

[32]. المناقب، محمد بن موفق خوارزمی، ص205/تذکرة الخواص، سبط بن الجوزی، ص85

[33]. مسند، ابویعلی موصلی، ج11، ص307/مجمع الزوائد، ابوبکر هیثمی، ج9، ص105/البدایة و النهایة، ابن کثیر، ج5، ص232/شرح نهج البلاغة، ابن ابی الحدید، ج4، ص68/ و منابع دیگر.

[34]. ینابیع المودّة، سلیمان بن ابراهیم قُندوزی، ج2، ص73/المعجم الکبیر، ابو القاسم طبرانی، حدیث 5065/و منابع دیگر.

[35]. ربیع الابرار، محمود بن عمر زمخشری، ج2، ص599

ارسال نظر