مؤمن به کسی اطلاق میشود كه خدا و رسول و آنچه را ایمان به آن واجب است (یعنی قرآن کریم و ولایت امیرالمؤمنین وائمه معصومین علیهم السلام)، به زبان و قلب تصدیق كند و عملاً تسلیم خدا و رسول و امامان (ع) باشد.
شیخ طوسی درتعریف مومن میگوید: «كل من كان عارفا بالله و بنبیه و بكل ما أوجب الله علیه معرفته مقرا بذلك مصدقا به فهو مؤمن؛[1] هر کسی که به خداوند متعال و به پیامبرش و به هر چیزی که خداوند معرفت به آن را واجب کرده است، عارف باشد و اقرار داشته باشد، مؤمن است».
هرچند در نگاه اول چنین به نظر میرسد که هر انسانی که به این اصول مهم و اساسی (اعتقاد به وحدانیت خدا ، و رسالت انبیای الهی و اعتراف به حقانیت فرامین الهی) اعتقاد داشته باشد، اسم مؤمن به او اطلاق میشود؛ ولی با دقت و تأمل در روایات دیگر به این نکته دست مییابیم که علاوه بر این اصول مسلم، مولفههای دیگری نیز برای دست پیدا کردن به کمالات اخلاقی لازم است. در روایت فوق، امام سجاد (ع) به پنج مولفه اخلاقی مومنین چنین اشاره میکنند.
ویژگی اول: «الْوَرَعُ فِی الْخَلْوَةِ»
ورع در لغت به معنای پارسایی و پرهیزگاری و خودداری آمده است.[2] اولین ویژگی که امام سجاد (ع) برای مؤمن بیان میفرماید، پایبندی به تقوا و پارسایی نسبت به ارتکاب محارم الهی در پنهان است. چه بسیار افرادی که در میان جمع، وارسته و درستکار جلوه میکنند، ولی به محض اینکه خلوتی برای آنها فراهم میشودپ، تمام آنچه را در آشکار اظهار مینمودند، فراموش میکنند. فراز اول روایت بیان میدارد که مؤمن باید در خلوت و آشکار، یکرنگ باشد و همواره بر اصول اخلاقی و اعتقادی ثابت بماند. تقوا و پارسایی در فرهنگ قرآن یگانه ملاک ارزشمند تقرب به درگاه الهی معرفی شده است: «إِنَّ أَكْرَمَكُمْ عِنْدَ اللَّهِ أَتْقاكُمْ؛[3] در حقیقت ارجمندترین شما نزد خدا پرهیزگارترین شماست».
ویژگی دوم: «وَ الصَّدَقَةُ فِی الْقِلَّةِ»
دومین ویژگی افراد مؤمن این است که در سختترین شرایط از دیگران دستگیری میکنند. حتی اگر خود نیازمند باشند، دیگران را بر خود مقدم می دارند. در واقع، این دسته توانستهاند ملکه سخاوت را در سرزمین وجودی خود زنده نگه دارند. خداوند میفرماید: «وَیؤْثِرُونَ عَلَى أَنفُسِهِمْ وَلَوْ كَانَ بِهِمْ خَصَاصَةٌ وَمَن یوقَ شُحَّ نَفْسِهِ فَأُوْلَئِكَ هُمُ الْمُفْلِحُونَ؛[4] و دیگران را بر خویش ترجیح میدهند، هر چند خود نیازمند باشند و آنان که از بخل خویش درامان مانده باشند، رستگارانند».
ویژگی سوم: «وَ الصَّبْرُ عِنْدَ الْمُصِیبَةِ»
صبر در لغت به معنای در تنگنا قرار دادن و حبس نفس است و در علم اخلاق عبارت است از: استقامت و پایداری در سختیها و مشکلات که دارای اقسام مختلفی است. پیامبر اکرم(ص) میفرماید: «شكیبایى سه نوع است: شكیبایى در مصیبت، شكیبایى در انجام طاعت، و شكیبایى در ترك معصیت».[5]
ویژگی چهارم: «وَ الْحِلْمُ عِنْدَ الْغَضَبِ»
حلم یعنی بردباری؛ هرگاه انسان مؤمن به خشم در آید، عنان نفس خود را کنترل میکند و به آن اجازه نمیدهد تا او را به هر سو که میخواهد بکشاند. امام علی(ع) میفرماید: «بهترین انسان كسى است كه هر گاه به خشم آورده شود، بردبارى نشان دهد و هرگاه به او ستم شود، گذشت كند و چون به وى بدى شود، او خوبى كند».[6]
ویژگی پنجم: «وَ الصِّدْقُ عِنْدَ الْخَوْفِ»
معمولاً کسانی که مبتلا به دروغگویی میشوند، بر اثر یکی از این دو چیز است: یا جلب منفعت است، یا دفع ضرر. این دو مورد از ریشههای دروغگویی هستند. مثلاً کاسبی که مشتری به مغازه او آمده، برای اینکه او را از دست ندهد و منفعتی به دست بیاورد، دروغ میگوید؛ یا از اینکه ضرری متوجهاش شود، بیم دارد و لذا دروغ میگوید.
پس «وَ الصِّدْقُ عِنْدَ الْخَوْفِ»، بدین معناست که مؤمن آنجا که بیم دارد نفعی از دستش برود، یا ضرری متوجهاش شود، باز هم راست میگوید و تحت هیچ شرایطی تن به دروغ نمیدهد.
[1]. الاقتصاد (شیخ طوسی): ۱۴۰.
[2]. فرهنگ معین: مدخل ورع.
[5]. میزان الحکمة: ۶ / ۱۵۷ / ١٠٢٥٣.
[6]. میزان الحکمة: ۳ / ۵۶۳ / ۵۶۴۲.